نتایح جستجو

هر نهادی که تو غرب هست ما بدون فهم محتوای اون نهاد یه کپی ازش تو ایران زدیم. دانشگاه داشتنمون هم از همون رویه هاست که براش ساختمون خوب میزنیم ولی محتواشون پوچ و خالیه. برا همینه که هیچوقت پیشرفت نمیکنیم.

با بستن تلگرام چن هزار شغل پودر شد و رفت هوا. خداوند هیچ مملکتی رو اسیر مدیران نالایق نکنه. البته خودمون مقصریم.

اینو تو تالار اخبار میزدی بد نمیشد. محل گفتگو که نداره ؟ درضمن زندگی ما شده شنیدن خبر های بد و ناراحت کننده. دریغ از یه خبر شاد.

خوب معنیش ظاهرا واضح هست ولی فک کنم تعبیر هاش مختلف باشه. چن تا نمونه رو با چاشنی طنز بگم ؟ آیا هیچوقت به خودت دروغ نمیگی ؟ یعنی همه آنچه که تو پروفایلت نوشتی, راست راستکیه ؟ یعنی هر جا منافعت ایجاب میکنه, پا روی واقعیت نمیذاری ؟ اصن تا اون حد جرات و شهامت داری که بشینی جلو آینه و خودتو صادقانه...

گفتگو هایی که من تو تاپیک گفتگو های تنهایی با خودم میگم, فقط مختص خودمه. ظرف پر رو هر چه به تنه ش بزنی, هیچ صدایی ازش درنمیاد. اما امان از ظروف تو خالی که اگه یه ترکه کوچولو بهش بزنی, صداش گوش فلک رو کر میکنه. اینجا منطقش اینه که محل بگو بشنو هست. اونایی که میخوان دو خط واسه خودشون بنویسن ,هم...

اصولا بچه ها نمیدونن معنی دعوا چیه. اونا بخاطر حس مالکیت درونی باهم مشاجره میکنند.

ایشون چی پرسیده اونوقت شما چی جواب دادین!!!!!

از روز اول که مداد و قلم گرفته دستش, همش ساز مخالف میزنه و منفی مینویسه. تنها جایی که مثبت اندیش هست همونجایی که که به خودش حق میده که هر چی خواست بگه یا انجامش بده بعد هم هیشکی بهش نگه که رو مخ هست. دنیا مال همه است. تریبون هم همینطور. آسیاب به نوبت. والا سه نطقه میشی.

رفته وایستاده بالای برج میلاد. بهش میگم اونجا چرا ؟میگه خواستم یه جای بی نام و نشون باشم. بعد یه بلند گو گرفته دستش داد میزنه. میگم چته؟میگه میخوام با خودم حرف بزنم. حالا مگه میشه به این آدم بفهمونی که سادیسم مزمن داره و نمیخواد بدونه که میدونه ؟فعلا که نشده تا ببینیم گذشت زمان چیکار میکنه.

اتفاقا مشکل باشگاه همینه که اکثر کاربر ها وقتی نوجوان هستند میان فعالیت میکنند بعد که بزرگ شدن, دیگه فعالیت نمیکنند.

وقتی خودت را بی نیاز از دیگران میدانی ولی مدام تلاش میکنی که دیده شوی, معنیش اینه که دروغ میگی. وقتی دو تا کتاب ادبی نخونده ای ولی مدام کلمات بی ربط را به هم سنجاق میکنی, با این تصور که داری شاهکار ادبی خلق میکنی, معنیش اینه که داری گلیم میبافی ولی تصور میکنی که فرش زرین بافته ای. بقول آن دوست...

من این مشکل رو ندارم ولی تبلیغاتی از وایبر و سایر تبلیغات بدون وقفه روی صفحه برام ظاهر میشن که هر کاری میکنم از پسشون برنمیام. لطفا در این مورد راهنمائی ام کنید.

یه نفر که تو دانشگاههای اروپا مدرک میگیره, همه مهارت ها برای زندگی رو بهش می آموزند. در حالی که در ایران حتی کسانی که بالا ترین مدارک را میگیرند, از داشتن مهارت زندگی کردن محرومند و یا رضایت ندارند. مشکل در برنامه های دانشگاههاست یا در روش تفکر و خواستگاه ذهنی دانشجو ؟

نوشتین بدلیل کار تو اون شرایط نمیتونی چیزی از زندگی بفهمی, سئوال اول من اینه :شما میخواین چی از زندگی بفهمین که تو این شرایط ممکن نمیشه ؟

آنان که ارزش زندگی و بودن را نمیفهمند, لاجرم برای بودن در جهان هستی قصیده هایی می سرایند که بی شباهت به بیانات توهم زدگان باسواد نیست. با خودم خطاب به آنان میگویم : وقتی معنی زندگی ت را نمیدانی, بی جهت چرت و پرت نویسی و پرت و پلا گوئی رو کنار بذار و بجاش سعی کن پیر خرد رو پیدا کنی و ازش بیاموزی...

چرا این واژه پوچ را رواج داده اند که زن براي مانده و بودن به وجود و حمایت مرد نیاز دارد ؟اینها قصه زندگی زینب کبری (س) را نخوانده و نفهمیده اند.

من عادت دارم برای جواب دادن اول پروفایل طرف رو بررسی میکنم. شما از 2011 تا حالا که عضو بودی همش دوتا موضوع مطرح کردی با دوسه تا طرح موضوع درمورد استخدام و مصاحبه و اینا. اگه تو فعالیت های اجتماعی ت هم همینطوری باشی مطمئن باش هیچ کار مفید و موثری رو صاحب نخواهی شد. برای موفقیت باید جنب و جوش...

مشکل اساسی دانشجویان ایرانی اینه که در طول تحصیل به آینده شغلی شان بطور اساسی فکر نمیکنند و بعد از فارغ التحصیلی یادشون میاد که نیاز به کارکردن دارن. شما سعی کن یه مغازه اسید فروشی راه بندازی تا هزینه های زندگیت تامین بشه و در کنار اون برا دکترا هم اقدام کن که در نهایت حداقل بعنوان مدرس بتونی...

با سلام. شما در تمام طول تحصیل فرصت داشتی که به این موضوع فکر کنی. چه دلیلی داشته که نتونستی راه حل رو پیدا کنی9؟

دینداری فقط تبلیغ شریعت نیست و همه مقدسات در بنیان های تشیع خلاصه نمیشه. دین و دینداری خیلی فراخ تر از نگاه تک وجهی به آن و خلاصه کردنش در باور های تشیع است. دین محمدی که پیامبر خدا آنرا به ما شناساند مشمول مذهب نبود.