نتایح جستجو

  1. I

    من مهسا 1366 تصميم داريم...؟!!!!!

    برای بار دوم عروس خانم وکیلم؟ :w10::w10:
  2. I

    من مهسا 1366 تصميم داريم...؟!!!!!

    کجاست(عروس):question: برای بار اول عروس خانم وکیلم ؟ :w10:
  3. I

    من مهسا 1366 تصميم داريم...؟!!!!!

    اه چه رمانتیک!:w01:
  4. I

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
  5. I

    مشاعرۀ سنّتی

    تو دوری از برم تو دوری از برم دل در برم نیست خدا خدا هوای دیگری هوای دیگری هم در سرم نیست هم در سرم نیست به جان دلبرم به جان دلبرم کز هر دو عالم خدا دلم تمنای دگر...
  6. I

    چرا؟

    عمو جون این کار فردای ماست!؟:w13::sweatdrop:
  7. I

    چرا؟

    حقا که راست میگی سرکاریه ، رسما اعلام کردیم:smoke:
  8. I

    چرا؟

    تازه وارد؟؟؟ جوک با مزه ای بود:thumbsup2:
  9. I

    چرا؟

    پیر شدی! نمیدونی چی بگی بگیر بخواب
  10. I

    چرا؟

    اونجا:w01:
  11. I

    چرا؟

    چرا؟ :w10: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . اخه چرا؟ :exclaim: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . واقعا چرا؟ :w06: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . بابا یکی بیاد به من بگه چرا؟ :w13: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چرا وقتی می دونین سرکارین این تاپیک رو...
  12. I

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی که به دوستان یک دل سر دست برفشانی دلم از تو چون برنجد که به وهم درنگنجد که جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانی نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنو که به تشنگی بمردم بر آب زندگانی غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم تو به صورتم نگه کن که سرایرم...
  13. I

    مشاعرۀ سنّتی

    شرم دارد چمن از قامت زیبای بلندت که همه عمر نبودست چنین سرو روانش گفتم از ورطه عشقت به صبوری به درآیم باز می‌بینم و دریا نه پدیدست کرانش
  14. I

    مشاعرۀ سنّتی

    مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانی بت من چه جای لیلی که بریخت خون مجنون اگر این قمر ببینی دگر آن سمر نخوانی دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد نه به وصل می‌رسانی نه به قتل می‌رهانی
  15. I

    مشاعرۀ سنّتی

    یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
  16. I

    مشاعرۀ سنّتی

    شیدا شدم من او بُدم، من او شدم، با او بُدم، بی او شدم، در عشق او چون او شدم، زین رو چنین بی‌سو شدم، زین رو چنین بی‌سو شدم، در عشق او چون او شدم، چون او شدم، چون او شدم، پیدا شدم، پیدا شدم، پیدای ناپیدا شدم، شیدا شدم، شیدا شدم، شیدا شدم ...
  17. I

    چه جوری میشه یه زندگی رو تو یه چمدون جا داد؟

    دوستان زحمت تشکر رو کشیدن اما خجالت نکشیدن گفتن! چقدر جالب گفتند. نمی دونم منم مثل شما بگم؟! مگه میشه زندگی رو تو چمدون جا کرد اصلا نیازی نداریم به چمدون من هر انچه که دیده ام و شنیده ام و انچه که رشته افکارم را ساخته اند و حرف های نگفته ام را می برم. اما میدانم که عزیزترین کسانم را که زندگیم...
  18. I

    مشاعرۀ سنّتی

    یک شب اتش در نیستانی فتاد / سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد شعله تا سرگرم کار خویش شد / هر نی ای شمع مزار خویش شد
  19. I

    [کارگاه های هنری] - گارگاه خوشنویسی و خطاطی

    اقا بیاین سنگ تموم بزارین خلاصش کنید یک تاپیک بزنید اموزش خوشنویسی چه ریزش چه اونش رو شروع کنین علی یارتون ببینم چه می کنین منتظر جوابتونم؟
  20. I

    مشاعرۀ سنّتی

    یک چشم من اندر غم دلدار گریست / چشم دگرم حسود بود و نگریست چون روز وصال امد او را بستم / گفتم نگریستی نباید نگریست
بالا