شب رسید و صدای تیک تاک ساعت
سکوت غربت زده خانه را در هم شکست.
درهم شکست مانند شیشه های ترک خورده قلبم.
شب بود اما سایه ها نیز رنگ باخته بودند.
گویی هراس داشتند.
دیگر نسیم نوازشگر صورت نازک گل نبود
نسیم میوزید اما...
سیلی نوازشگر صورت نازک گل بود.
شبنم باتمام احساس مرهم آن
شب بود و تمام دشت در...