نتایح جستجو

  1. Aseman Etemaad

    سلام ، بابا یکم یواش ببینم چی می گی....:confused: سرسام گرفتم به خدا از دست تو! گیر دادی به...

    سلام ، بابا یکم یواش ببینم چی می گی....:confused: سرسام گرفتم به خدا از دست تو! گیر دادی به اون موضوع ها.... گفتم که هیچ راهی نداره نظام.... همیشه اینطوری بوده!:cool:
  2. Aseman Etemaad

    سلام ، به به..... بابا مزین فرمودین صفحه ی بنده رو!:smoke: چطوری؟ منم می گذرونم.... آسمان دلم...

    سلام ، به به..... بابا مزین فرمودین صفحه ی بنده رو!:smoke: چطوری؟ منم می گذرونم.... آسمان دلم هم، بیشتر ابریه ، تا آفتابی! اما هنوز هم می شه پشت خاستری ابراش ، گرمی خورشید امیدو حس کرد....:lol: به شرطی یادت نره دعام کنی! مسئله لطف داشتن من به نوشته های تو نیست... یادته ؟ می گفتم یه جور "لجام...
  3. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم وقت پر پر شدنش سوز و نوایی نکنیم یادمان باشد سر سجاده ی عشق جز برای دل محبوب دعایی نکنیم
  4. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    در این رواق نیاز پرنده ساکت و غمگین ستاره بیمار است دو چشم خسته من در این امید عبث دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است تو نیستی که ببینی ..........
  5. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک اسیر آبی دریای بیکران باشد!
  6. Aseman Etemaad

    سلام ؛ سرباز جان به کف!:w41: احوال شما؟ خوبی ؟ خوشی؟ مرسی محمد جان به یاد دوستان قدیم هستی!:w30:

    سلام ؛ سرباز جان به کف!:w41: احوال شما؟ خوبی ؟ خوشی؟ مرسی محمد جان به یاد دوستان قدیم هستی!:w30:
  7. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    تو نیستی که ببینی چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
  8. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و هم نفس جام باده ایم
  9. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    ماهی همیشه تشنه ام در زلال لطف بیکران تو می برد مرا به هر کجا که میل اوست موج دیدگان مهربان تو
  10. Aseman Etemaad

    تو کار خوبی می کنی داداش....این درسته... حامد شاید فکر کردم به حرفت.... هرچند، تو هم اگه جای من...

    تو کار خوبی می کنی داداش....این درسته... حامد شاید فکر کردم به حرفت.... هرچند، تو هم اگه جای من بودی نمی تونستی فراموشش کنی! مطمئنم!
  11. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    یاری که عهد یاریش از یاد رفته باشد بگذار گر که گل بود بر باد رفته باشد سلام به همگی.... سلام محسن جان ، شبتون شیرین!;)
  12. Aseman Etemaad

    تمومش کنیم؟ فکر خوبیه... اما من قول دادم حامد... زیرش نمی تونم بزنم! قول دادم که صبور باشم و...

    تمومش کنیم؟ فکر خوبیه... اما من قول دادم حامد... زیرش نمی تونم بزنم! قول دادم که صبور باشم و خسته نشم! حتی بعد این همه دوری و دلگیری... حامد؛ نمی تونم .... نمی تونم ببرم ......کاش می تونستم!
  13. Aseman Etemaad

    حامد قصه ی دردو فقط اونی که درد کشیده می دونه.... مرسی ، به خاطر توجهت به دست نوشته!

    حامد قصه ی دردو فقط اونی که درد کشیده می دونه.... مرسی ، به خاطر توجهت به دست نوشته!
  14. Aseman Etemaad

    دست‌نوشته‌ها

    باور نمی کنم، باور نمی کنم قابل دونستی و بلاخره اومدی تو خوابم! بعد این همه مدت.... بعد این همه دوری و دلتنگی.... اما چرا اینجوری؟ چرا قهری با من؟ مگه چه خطایی از من سرزده؟ الا اینکه همیشه ی خدا ، فقط تورو خوندم و نوشتم؟ مگه جز تو کسی دیگه ام بود؟ مگه کسی دیگه هست ؛ غیر تو..... خوابتو...
  15. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    قلبم هنوز زیر غزل‌لرزه‌های توست بگذار تا بلرزد و زیر و زبر شود من سعدی‌ام اگر تو گلستان من شوی من مولوی سماع تو بر پا اگر شود
  16. Aseman Etemaad

    سلام معصوم جان.... دیروز اومدم جواب پیامتو بنویسم باشگاه ارور داد!:crying: مرسی عزیزم از...

    سلام معصوم جان.... دیروز اومدم جواب پیامتو بنویسم باشگاه ارور داد!:crying: مرسی عزیزم از محبتت! دقیقا همونطور که گفتی ، من خیلی احساس دلتنگی می کنم برای دانشگاه! :w05: دوران دانشجویی فراموش نشدنیه؛ خیلی شیرین!:crying2: اما از طرفی هم ، خب احساس آزادی دارم و فراغت از تحصیل!:w21: امیدوارم شما...
  17. Aseman Etemaad

    پابلو نرودا

    دستانت! دستانت! وقتي دستانت به سوي من قد مي كشند پروازشان چه هديتي خواهد داشت براي من ؟! چرا بر دهانم آرام مي گيرند ناگهان ؟! چرا مي شناسم شان؟ چنان كه گويي پيش از اين لمسشان كرده ام ؟! انگار كه ... بر پيشاني ام و كمرگاهم گدشته اند ؟! لطافتشان بر فراز زمان پر مي كشد بر بلنداي دريا و مه...
  18. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    دردل تاریک این شب های سرد ای امید نا امیدی های من برق چشمان تو همچون آفتاب می درخشد بر رخ فردای من
  19. Aseman Etemaad

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    اكنون كه اين در شبانه را مي بنديم ، عشق من! همراه من بيا! به تو در توي سايه ها .... روياهايت را فرو گذار! با آسمانت به چشمانم در آ ! در خونم جاري شو ! چونان رودخانه اي وحشي! در خونم جاری شو....
  20. Aseman Etemaad

    مشاعرۀ سنّتی

    من و تو بی تو ومن زیستن عجب دردیست! چرا به درد دل یکدگر دوا نشدیم؟ ** چو رهروان که به شب از کنار هم گذرند غریب وار گذشتیم و آشنا نشدیم!!
بالا