نتایح جستجو

  1. غ

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  2. غ

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    خوب می دانم ، لایق وصل شما نیستم ... بگو با دلم چه کنم ؟! . . . . . . شاه خراسان
  3. غ

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    قبولم کن من آداب زیارت رانمیدانم نمیدانم چرااین قدر بامن مهربانی تو نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه روی توبلاتکایف می ماند که ازلبخند لبریزم ،که ازگریه فراوانم به دریا میزنم ،دریا میزنم دریا ضریح توست غرقم کن دراین امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
  4. غ

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    تشنه یک لحظه دیدار توام ، حال مرا.. روزه داری لحظه افطار می فهمد فقط...
  5. غ

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    من شرمنده ترین من کمترین من رو سیاهمن بی آبرو و نمک نشناس چه می توانم بگویم در وصف شما .. منی که در صف عاشقان شما آخرین نفرم و نه فقط در حرف ... که در عمل به آنچه شما می خواستید .. منی که بد کردم ... بد بودم ... بد هستم اما آقا جانهنوز دوستتان دارم و شما ... و هر چقدر من بد ، مهرتان افزون...
  6. غ

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    خسته ام مولا ا زخودم ... از این شیطانی که شده ام ... بد جور دلم گرفته در این هوای کثیف گناه ... به دادم برس ....
  7. غ

    خلوتی با خدا

    خداوندا نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی! میان این دو گم شده ام، هم خودم و هم تو را آزار می دهم! هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهیو هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی! خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن!
  8. غ

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    بسم الله الرحمن الرحیم أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ:gol: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ:gol: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ:gol: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ:gol...
  9. غ

    [IMG][IMG]

    [IMG][IMG]
  10. غ

    رد پای احساس ...

    حکـــــــــــــــــــــایت من… حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت… دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت… حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد… زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد… گریه کرد اما اشک...
  11. غ

    رد پای احساس ...

    چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش
  12. غ

    رد پای احساس ...

    من زخم های بی نظیری به تن دارم اما تو بهترینشان بودی عمیق ترینشان عزیزترینشان! بعد از تو آدم ها تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم که هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند به قلبم نرسیدند . میبینی که تا اینجا هم با تو ماندم، گفته بودم تا آخرش ، آخر قصه را هم برایت خواندم….
  13. غ

    رد پای احساس ...

    کـــاش مـــی شــُـد خــُودمو یـــه جــآیی جـــآ بُگذآرَم . . . و . . . وقتی برمی گردم . . . ببینَــــم . . . دیگـــــه نیستَــــــم . . .
  14. غ

    رد پای احساس ...

    می خندم ! تظاهـــــر به شادی میکنم ! حرف میزنم مثل همه ... اما ... خیلی وقت است مرده ام ! خیلی وقت است دلم می خواهد روزه ی سکوت بگیـرم ! دلم می خواهد ببارم ... و کسی نپرسد چرا ... !
  15. غ

    گفتگوهای تنهایی

    گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم، باهات قهرم، دیگه تموم، دیگه دوستت ندارم...! وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس؟ غلط میکنی که میری! مگه دست خودته؟ رفتن به این راحتی نیست...! اما نمیدانم چه حکمتیست که آدمی , همیشه اینجور وقتها میشنود: به جهنم...!
  16. غ

    گفتگوهای تنهایی

    همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی وقتـــی بغــــض میکـــُنی وقتـــی دآغونــــی وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ انقــــدر حـ ـرف دآری کـــ ه فقــط میتونــی بگـی : "بیخـــیآل".
  17. غ

    گفتگوهای تنهایی

    زنـدگــی انـگــار تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !! هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام هـول میزنــد بـــرای ضـربــه بـعــد .... ! کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی ... خـیــالـت راحـت !!.... خـسـتـگــی ِ مــن بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی...
  18. غ

    گفتگوهای تنهایی

    "دل" ما به تیغ کسانی زخم برداشت که از انها انتظار محبت داشت نه فراموشی........!!!
  19. غ

    گفتگوهای تنهایی

    گفته باشم … من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند، سخت است بدانم میبینی و بی خیالی … تویی که روزگاری برایم درمان بودی ..
بالا