صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود! با خودش گفت: هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! و موهاشو بافت و روز خوبی داشت! فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود! هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم! این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت! پس فردای اون روز تنها یک تار...