تو از اين دشت خشك تشنه روزی كوچ خواهی كرد و
اشك من تو را بدرود خواهد گفت
نگاهت تلخ و افسرده ست
دلت را خارخار نااميدی سخت آزرده ست
غم اين نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده ست...
تو با خون وعرق ، اين جنگل پژمرده را
رنگ و رمق دادی!
تو با دست تهی با آن همه توفان بنيان...