نتایح جستجو

  1. omran1

    درهم

    چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد ؟خیلی جالبه…… نویسنده: آرال - ۱۳۸٩/۱٠/۱ چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد ؟خیلی جالبه…… مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید. تا معجزه ای شگفت انگیز را متوجه شوید. (این مطلب...
  2. omran1

    درهم

    حکـــــــــــــــــــــایت من… حکـــــــــــــــــــــایت من حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه...
  3. omran1

    درخواست راهنمایی :نامی برای یه شرکت معماری...

    سلام بر دوستان...:gol::gol::gol: من با یکی از دوستام دو سه روز پیش اقدام به تاسیس یه شرکت کردیم که امروز پیامکی برامون فرستادن که اسم پشنهادیمون رد شده... ممنون میشم منو تو انتخاب اسمی برای شرکت راهنمایی کنید ممنون...:gol: نکته:اسم که برای شرکت انتخاب کرده بودیم ،شرکت هنر معماری سازه بود...
  4. omran1

    درهم

    کسانی که منتظر رفتنم بودند باید عرض کنم....... . نه اینکه زانو زده باشم نه..........فقط تنهایی کمی سنگین است!!!! . . . شیر هم تاج سلطانی را بر زمین نهاد.... وقتی دید هر کفتــــــــــــــــــاری اهو شکار میکند. . . .
  5. omran1

    ღ ღزاد روزت مبارک مهربونم«همراهی» ღ ღ

    تولدتون مبارک
  6. omran1

    درهم

    اهنگ غریبه آشنا از افشین از همه آشناترم غریبه تر از همه شد غصه ی کوچیک دلم چه سادم یک عالمه شد از همه آشناترم رفت و دیگه منو نخواست فرصت گفتنم نداد حتی برای التماس غریبه آشنای من شکستن دل آسونه اما این و یادت نره دنیا یجور نمیمونه یکی نشسته اون بالا درد من رو خوب میدونه یه روز یکی مثل خودت میاد...
  7. omran1

    درهم

    لحظه دیدار نزدیک استباز من دیوانه ام، مستم باز میلرزد دلم، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ های! نپریشی صفای زلفکم را، دست آبرویم را نریزی ،دل ای نخورده مست لحظه دیدار نزدیک است . . . به یه جایی از زندگی که رسیدی میفهمی اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم بر...
  8. omran1

    درهم

    ولین روز دیدار اولين روز ديدار و صدا يادت هست خوابهايم را خواب کردم و چشم به ساعت و تلفن دوختم نگو که تو بی خيال از بازگشتن خاطره هايی نگو که نمی دانی مسافر سطر سطر سروده های منی من هنوز هم سر حرفهايم هستم تو هم قول بده که از فردا پا به پای ترانه هايم بيايی پس قرارمان به همان لحظه زلال يادگار...
  9. omran1

    درهم

    این روزها از حوالیِ تو ، بوهایی به مشامم می رسد نکند بوی خیانت جایش را به عطر خوشت داده باشد جای قول و قرارهایمان امن است ، . . . زیر پاهای تو ! “دوستت دارم“ را برای هر دویمان فرستادی هم من ، هم او خیانت میکردی یا عدالت ؟ تنها بودن قدرت میخواد و این قدرت رو...
  10. omran1

    درهم

    مزرعه را...ملخ ها جویدن! وما... برای کلاغها مترسک ساختیم!و این بود شروع جهالت...! . . . نشستم پای شراب خوری، بچه ها گفتن: بخور به سلامتی اونی که دوستش داری پیکو به لبم نزدیک کردم ، نخوردم ولی گفتم به سلامتی اونی که از وجودش نفس میکشم. گفتن تو که نخوردی؟ گفتم سلامتی اونو تو پاکی میخوام نه...
  11. omran1

    درهم

    امروز باورم شد که برای بعضی درد ها نه میتوان گریه کرد... نه میتوان فریاد کرد... برای بعضی دردها فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست...
  12. omran1

    درهم

    چه اشتباه بزرگی میکنم.. که من اینجا برای تو میگریم و تو.... دور از من قهقه میزنی . . . هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من . . . دلتنگم...نه برای کسی... از بی کسی ...!!! خسته...
  13. omran1

    درهم

    خیال میکردم با منی عشق منی مال منی فک نمیکردم یه روزی راحت ازم دل بکنی باور نمیکردم بخوای راس راسی تنهام بذاری آخ که یه عمر همش بهم گفته بودی دوسم داری گفته بودی عاشقمی به پای عشقم میشینی میگفتی هر جا که باشی خودتو با من میبینی رفتی سراغ دشمنم یه پست نا مرد حسود به ذهنشم نمیرسید حتی...
  14. omran1

    درهم

    اشـتباه من بود! کسي را پاشويه مي کردم که در '' تـب '' ديگري مي سوخــت!
  15. omran1

    درهم

    روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند . آن ها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند . در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرت مان چه بود ؟ پسر پاسخ داد : عالی بود پدر...
  16. omran1

    درهم

    خداروشکر.... نه آرزوي کسي اَم.... نه آويزونِ کَـــــــــــــــــــسي.! . . . دود سيگارم را بيشتر از تو دوست دارم...کم رنگ هست...اما دو رنگ نيست . . . چه زیبا نقش بازی می کنیم … و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛ حتی خدا هم از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است . . .
  17. omran1

    درهم

    کارگر خسته ای سکه ای از جلیقه کهنه اش در اورد تاصدقه دهد. جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد و به راهه خودش ادامه داد.... (صدقه عمر را زیاد میکند) . . . نمیدانم چه هیزم تری به دنیافروخته ام که دیگران به آرزوهایم میرسند جز خودم.... . . .زیاد فرقی نکرده خودِ خودشه فقط اونی که کنارش نشسته “من” نیستم!
  18. omran1

    درهم

    "تو" جا زدی... "من" جا خوردم... "او" جا گرفت...!!! همین یک جا بجایی ،جانم را گرفت . . . ﻗﺎﻧﻌﻢ ... ! ﺍﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ ...! ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻮﺩ ...! ﻗﺮﺑوﻥ ﺩل خودم ﻛﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺭ ﻧﻴﺴﺖ
  19. omran1

    سلام ممنون بابت تبریکتون خانوم مهندس(ببخشید نتونستم ترکی بنویسم ..اخه سخته نوشتنش)

    سلام ممنون بابت تبریکتون خانوم مهندس(ببخشید نتونستم ترکی بنویسم ..اخه سخته نوشتنش)
  20. omran1

    درهم

    برایت سنگ تمام گذاشتم... افسوس که نمی دانستم!!! با همان سنگ ها نابودم می کنی... . . . می دونی چیه؟ دوست دارم های الکی حالمو بهم میزنه! یعنی اگه یکی صادقانه بهم بگه ازت متنفرم بیشتر روم تاثیر میذاره! حتی ممکن عاشقش بشم... . . .
بالا