بگير دست مرا
در عبور از اين برزخ
غروب يا كه طلوع
بهار يا پاییز
چه فرق خواهد داشت
اگر كه چشم تو
باشد پلی که
قلبم را
به مرز بى نهايتى از عاشقى
دهد پيوند
#مريم_پاييزى
من و تو اهل همین
شعرهای عاشقانه
و کوچه های خیالیم
ای از دریا آبی تر
قلبم برای تو
چشمهایت مالِ من
ایستاده ام تمام قد روبه تو!
رو به عشق
تنها تو را میبینم
من چشمهایت را میبوسم
تو موهایم را بباف...
#مینو_پناهپور
غوغای گنجشک ها
در صدای صبح درختان
به آشوب میکشد باغ را
بیدار شو
تا خورشید
شاداب تر بتابد
بر تن خواب گرفته ی روز
نگاهت به وجد می آورد
گنجشک های باغ را
#محسن_قاسمی_نژاد