آخ آخ ..روم به دیفال من اون قوری چای رو الان دیدم... دست گلت درد نکنه... از همون بچگیات میگفتم این دختر وسطیم یه چیز دیگست!:D
البته من بین بچه هام فرق نمیذارما!
یا الله...:D
کسی نیست یه لیوان چایی بده دست ما... ملیکا خانووم... پروشا جان...فاطمه ...!
یه باران خانومم داریم گاهی یه سرکی میکشه...یه شکلکی از خودش در میاره میره!