معلم شاگرد را صدا زد تا انشايش را درباره ي علم بهتر است يا ثروت بخواند ،
شاگرد با صدايي لرزان گفت : ننوشتم آقا ...
پس از تنبيه شدن با خط كش چوبي او در گوشه ي كلاس ايستاده بود
و در حالي كه دست هاي قرمز و باد كرده اش را به هم مي ماليد ،
زير لب گفت : آري ثروت بهتر است ، چون مي توانستم دفتر بخرم...