نتایح جستجو

  1. @ RESPINA @

    ای بدکی نیست میگذره دیگه شکر خدا....... میخوای ادامه هم بدی؟

    ای بدکی نیست میگذره دیگه شکر خدا....... میخوای ادامه هم بدی؟
  2. @ RESPINA @

    سلام داش حمید گل خوبی دادا؟ درسو که تموم کردیم رفت چه خبرا؟ خوشی سلامتی؟

    سلام داش حمید گل خوبی دادا؟ درسو که تموم کردیم رفت چه خبرا؟ خوشی سلامتی؟
  3. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  4. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  5. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  6. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  7. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  8. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  9. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  10. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  11. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  12. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  13. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  14. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  15. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  16. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  17. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  18. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  19. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
  20. @ RESPINA @

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش...

    پشت شیشه تا بخواهی شب در اتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند خواب روی چشم هایم چیزهایی را بنا میکرد یک فضای باز شن های ترنم جای پای دوست
بالا