ای دلم زهر جدایی را بخور/ چوب عمری بی وفایی را بخور ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت / خنده دای برا خاطراتت کرد و رفت من که گفتم این بهار افسردنی است / من که گفتم این پرستو رفتنی است آه عجب کاری بدستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل
می بخشم کسانی را که هر چه خواستند با من ، با دلم ، با احساسم کردند و مرا در دور دست خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم ، پروردگارا. به من بیاموز در این فرصت حیاتم آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند