نتایح جستجو

بعد از ٤ ساعت همايش كنكورم ،الان دارم چايي گرم گرم ميخورم! چقدر مي چسبه،جاتون خاليه!

حس معلمي كه يه عالمه برگه امتحاني داره و حال تصحيح كردنش رو نداره!

توي خيابون راه ميرم و راه ميرم تا اروم بشم بعدش كه به خودم ميام مي بينم چقدرراه اومدم و متوجه نشدم !

تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو تا تو مراد من دهي من به خدا رسيده ام

يه بستني با طعم كيكي!

سلام ازدوران دبيرستانم اينجا بودم و با افراد مختلفي اشناشدم از هم صحبتي باهاشون لذت بردم. سال نوتون پيشاپيش مبارك باشه اميدوارم سالي پر از شادي و سلامتي داشته باشين. روزي اتفاقي باشگاه اومدم و امروز ميخوام از اينجا برم البته فعاليت من اينجا خيلي زياد نبوده و وجود و نبودمان اثري نخواهد داشت.ولي...

حس بي تفاوتي نسبت به بعضي افراد.

به اينكه جمعه چي بپوشم

سلام زياد نيستم! انشالله كه اتفاقات خوب براي همه رقم بخوره من زود با كسي صميمي نميشم شما چطور؟

ب به اينكه پسرها بايد از خداشون باشه دختر سالم گيرشون بياد كه هميشه همدمشون باشه!

به اينكه چرا حس بد؟! براي شهر من كه وقتي خواستگاري مياد دختررو پسنديده و نظر دختر اون موقع شرطه پس دختره كه محكم قدم بر ميداره! حس خوبيه!

سلام نه بيشتر به سر زدن به باشگاه در حد پنج دقيقه عادت دارم! من توي تخيلات زندگي نمي كنم شما چطور؟

به اينكه چرا ساعته هشت كلاس خصوصي گذاشتم خوابم مياد!

سلام بارون بيشتر حس توي فكر رفتن بهم ميده ولي برف بيشتر بهم حس شادي ميده گاهي برف گلهي بارون! من الان دارم به سفره ي هفت سين فكر مي كنم شما چطور؟

به روزهايي كه همش با كار كردن مي گذره!

سلام تا حالا صداشون رو گوش نكردم! نمي شناسمشون هنوز يه كلاس ديگه دارم و خسته شدم شما چطور؟

خ من فقط فعاليت شغليم رو ادامه ميدم! من الان شام خوردم شما چطور؟!