نتایح جستجو

ممنونم.... راحت باش نفس بکش....فعلا کاری نداره....

سهراب سهراب گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی ... گفتی جور دیگر باید دید ! دیدم ولی ... گفتی زیر باران باید رفت ! رفتم ولی ... ولی ... او نه چشم های خیس و شسته ام را ... نه نگاه دیگرم را ... هیچکدام را ندید !! فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده

گـاهـی دور از چـشـم ابـرهـا هـم مـیـتـوان عـاشـق شـد میتوان بـغـض کـرد مـیـتـوان بـاریـد گـاهـی دور از چـشـم مـداد رنگی ها هـم مـیـتـوان نـقـاش شـد مـیـتـوان آسـمـان داشـت مـیـتـوان آبـی شـد ... اما گاهی دور از چـشـم گـذشـتـه نـمـیـتـوان امـروز را پـشـت هـیـچ فـردایـی پـنـهـان کـرد ...

تـــو نبـــاشي نه آسمان به زمين ميرسد و نه زميـــن از حرکتــ مي ايستد !! فقط بر کتابهـــاي نخوانده ي دانشگـاهــــــــــــم ، شعــ ـرهاي دفترم ، افکـــــــار پريشانم ،، اشکـهــــــــاي چشمانم ,, و زخـــم هاي دلم اضافــه ميشود !

کیستی که من این گونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم، کلید خانه ام را در دستت می گذارم، نان شادیهایم را با تو قسمت می کنم، به کنارت می نشینم و بر زانوی تو این چنین آرام به خواب می روم؟ کیستی که من این گونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم؟ احمد شاملو

حالا که کار داره بالا میگیره از اقامون کمک میخوام.. ایشون دان 2 تکوندو و دان 1 کاراتس.....

خیلی حرفا رو راحت میزنی اما بعضی حرفا رو نمیشه گفت، باید خورد . . . ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت، نه میشه خورد؛ ... می مونه سر دل! میشه دلتنگ! میشه سکوت! میشه بغض . . . میشه همونی که خودتم نمیدونی چته!

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است باز هم می‌خندم آنقدر می‌خندم كه غم از روی رود… زندگی باید كرد گاه با یك گل سرخ گاه با یك دل تنگ گاه باید رویید در پس این باران گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…

نه لازم شد من همون کمر بندم مشکیمو درست کنم....

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است باز هم می‌خندم آنقدر می‌خندم كه غم از روی رود… زندگی باید كرد گاه با یك گل سرخ گاه با یك دل تنگ گاه باید رویید در پس این باران گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…

خیلی حرفا رو راحت میزنی اما بعضی حرفا رو نمیشه گفت، باید خورد . . . ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت، نه میشه خورد؛ ... می مونه سر دل! میشه دلتنگ! میشه سکوت! میشه بغض . . . میشه همونی که خودتم نمیدونی چته!

خیلی حرفا رو راحت میزنی اما بعضی حرفا رو نمیشه گفت، باید خورد . . . ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت، نه میشه خورد؛ ... می مونه سر دل! میشه دلتنگ! میشه سکوت! میشه بغض . . . میشه همونی که خودتم نمیدونی چته!

دل که تنگ باشد دیگر مرد و زن ندارد ! اشک می دود تا گوشه چشمانت و سُر می خورد روی گونه ها ... . . ... ... . دل که تنگ باشد تنهایی اتاقت را با خدا هم تقسیم نمی کنی

می دانید یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی بگذار منتظر...

می دانید یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی بگذار منتظر...

چیزی نیست.. بابا مراعات تورو کردم...

می تونی از این:neutral: استفاده کنی برام... تا بهتر شم....

در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه مشو غره ز امروزت که از فردا نیی آگه

زندگی بایدکرد گاه بایک گل سرخ گاه بایک دل تنگ گاه بایدرویید درپس این باران گاه بایدخندید به غمی بی پایان زندگی باوری می خواهد آن هم ازجنس امید که اگر سختی راه به تویک سیلی زد یک امیدقلبی به توگوید که خداهست هنوز

بنگاه به نگاهم که نگاهت به نگاهم بنگاهد گر نگاهت به نگاهم ننگاهد آنقدر به نگاهت بنگاهم که نگاهت به نگاهم بنگاهد