ای بابا
مرگ حقه...هرکی هم که نوبت مرگش باشه می میره
من که حوصله ندارم خودم رو به دردسر بندازم...مرگ یه بار شیون هم یه بار
جفتشون بمیرن....خلاص میشیم از دستشون
موشولو...کجایی؟؟؟
بیا دیگه...
من صبا نمیتونم دیگه بیام..سرمون خیلی شلوغه...
وقت نمیکنم
بعد از ظهرام از ساعت 2 تا یک ربع به 4 هستم
اگر خواستی اون موقعها بیای هستم
چه عجب هستی؟
آفتاب از کدوم طرف درامده؟؟؟؟
کارات که ان شالله به سلامتی تموم شدن دیگه
البته میدونم این تموم میشه اون یکی شروع میشه
ولی چه میشه کرد دیگه...زندگی همینه دیگه
آخی...
داداشی...من دوست خوبی نیستم...برای اینکه دوست خوب اونه که به دوستاش تند تند سر بزنه
به خدا منم سرم شلوغه...اگر حواسم به کارم نباشه از دستش میدم...اما بشدت به کارم نیاز دارم داداشی:cry::cry: