یکی از دوستان تعریف میکرده میگفت با هلال احمر رفتیم ریگان اولا جاده اش خراب بود و مجبور بودیم پیاده بریم وسط راه 4 بار اشرار(راهزن) ما رو گرفتند و از ما میپرسیدن کجا میرین ما هم وسایلمونو نشون میدادیم و میگفتیم برای نجات ادم ها مرییم و اجازه میدادند بریم