نتایح جستجو

می خواستم بچه ها ببینن که کی منتظره سوتی بگیره!

نه، سوسماری چرت می زنه. یه مقدار می خوابه بعد پا می شه میاد باشگاه دوباره خداحافظی می کنه.

آقایون، خانوما! برجک کسی خراب شده؟؟

سلام سلام خب رسیدم بالاخره. به تمام دوستانی که اومدند و پرچم رو مدت زمانی بالا نگه داشتند و الان خواب های خوش می بینند ارادت داریم . دستشون درست و نفسشون گرم. سلام هم می کنم به بچه هایی که تا پاسی از شب بیدارند. من اولین بارم هست که شب جمعه میام شب نشینی و انصافا که بچه ها خیلی خوب پذیرایی کردند.

ما دوست داریم پست بدیم. به آخرین پست نمی رسیم.

حمیده حرف نداری. مرسی. واقعا بجا بود. شما دخترا واسه هر چیزی یه عکس دارید.

والله که شهر بی تو مرا حبس میشود آوارگی کوه و بیابانم آرزوست یک دست جام باده و یک دست زلف یار رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند یافت می نشود گشته ایم ما گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست گفت آن که یافت می نشود آنم...

حالا لحنت لاتی شده شدید! من هم کم کم دارم می رم. صاحابش اومد.

حمیده تو هنوز نرفتی؟! برو دیگه. اضافه کاریت حقوق نداره ها. بچه ها شاید پشت کامپیوتر خوابش برده. خیلی خسته بود. آخییی. پاشووو

کاربران حاضر در سایت: Mossit, setayesh 88, Amir_Ans, Roozbeh69, mahnaz -A, golehroooz, zeinabmoradi, yazd1363, thixotrop بچه ها شبیخون می زنند. چون یه لحظه هم فرهنگ رویت شد.

نه خدایی دیگه کی از این می ترسه؟ این بابا شبیه یارو پورمخبره! بیشتر خنده داره.

تنها نیست.

وای آواتارو... این دیگه شد همون که بعد از مثلا 10 سال آزاد شده.

دست غدار دنیا به هیچکس رحم نمی کنه.

به کجاش؟! بابا بزرگ که رضاس!

منو ببخش که ندیده می گرفتم التماس اون نگاه نگرونو منو ببخش که گرفتم جای دست عاشق تو دست عشق دیگرونو لایق عشق بزرگ تو نبودم خورشید بانو غافل از معجزه ی تو شد وجودم اسیر جادو منو ببخش، که درخشیدی و من چشمامو بستم منو بخشیدی و من چشمامو بستم منو ببخش، منو ببخش تو به پای من نشستی و من جدا از تو...

هی ... واقعا...

جیگرتو...

ماشالله نگفتیم از بیست تا سی رو بشمر که. بچه ها می ترسن سن شون رو بگن. خوبه دختر نشدین. نیمیتزو از هر جایی که صدامو می شنوی با شما هم هستم ها! خوب پیچوندی. تاپیک تولد...

می بینی الان خیلی بهتر شد. صدایی که باهاش پست هات رو می خونم (تو ذهنم ها! یه وقت فکر نکنید اینجا تئاتر بازی می کنم) حالا صدای کسی است که بعد از سال ها حبس دیگه آزاد شده و دست از قالتاق بازی و مزاحمت برداشته.