نتایح جستجو

  1. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    تنهايي، با مني داداشي؟؟؟ بابا من كه داداش نيستم!!!! :( من آبجي ام! :D
  2. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نوشه جونت... يه قاچ ديگه هم بردار... تعارف نكن! ؛) داداش آرش من ميخوام بخوابم، زودتر اون شعر قشنگا رو بيار دكلمه كن! :smile:
  3. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    خــــُــــــــــــــــب اينم از هندونه ها! بفرماييد هندونه؛ اينا رو داداش تنهايي خريد و من قاچشون كردم، بفرماييد!
  4. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    اينم عكسه كرسيمون! گشتم تو آلبومهاي قديمي، پيداش كردم! عكساي ديگه هم بود، عكسه شبايي كه بچه هاي باشگاه دوره هم بوديد و شب زنده داري كرديد... ولي خودم تو اون عكسا نبودم! آخه تازه فهميدم كه تو اين اتاق پشتيه، يه كرسي به راهه!
  5. fatam

    تاپیک مهربونی،بدو که جا نمونی....

    من واقعا دارم ازين همه محبت لذت ميبرم! محبتهايي كه همچون آب جوش سماور، قل قل كنان به صفحات اين تاپيك ميتراوشد! به به! يار با ماست كه حاجت كه زيادت طلبيم! (كلا هينجوري گفتم دوره هميم يه شعري هم گفته باشم!) ادامه بديد دوستان! من رو هم فراموش نكنيد! :w21:
  6. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام آقا آرش... خوش اومدي...:smile:
  7. fatam

    هر روز يك آيه ي ارزشمند از قرآن

    و عَسي اَن تَكرَهوا شَيئاً و هو خَيرٌ لَكِم وَ عَسي اَن تُحِبّوا شَيئاً و هُوَ شَرٌ لكم، و الله يَعلمُ و اَنتم لا تعلمون و بسا چيزي را كه ناخوش داري درحاليكه آن به خير شماست و بسا چيزي را دوست بداريد درحاليكه همان به زيان شماست، و خداوند ميداند و شما نمي دانيد. سوره بقزه - آيه 216 اين...
  8. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    به به به اين آجيل! هرچند مسواك كرده ام، ولي ميخورم! ;)
  9. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شكر سپاس ايزدي را كه "تنهايي" هست، هر آنجا كه او خير بخواهد...:gol::gol:
  10. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام به تنهايي مهربون... مرسي عزيز... خوبي؟؟ چند وقتي نبودي!
  11. fatam

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام خوباي باشگاه...:smile: منم زير كرسيتون راه ميديد؟
  12. fatam

    تاپیک مهربونی،بدو که جا نمونی....

    نه عزيزم اخم نكن، لبخند بزن! :smile: بذار اون دندوناي مسواك زده ات پيدا بشه مثل من : :D
  13. fatam

    تاپیک مهربونی،بدو که جا نمونی....

    زندگي شيرين مي شود!;) به به به اين باشگاهِ گل و بلبل! چه جَمعه خوب و با محبتي! به تازه واردا بگيم اول بيان اينجا بد برن سراغ تاپيكاي ديگه! اصلا اين تاپيكو ميخش كنيم به اون بالا تا همه يادشون باشه به هم محبت در كنن! چقدر صلح و صفا ميچسبه، آخيششششششششششششششش!
  14. fatam

    تاپیک مهربونی،بدو که جا نمونی....

    به هر كي كه دلت ميخواد... اگه فكر ميكني كسي رو نداري، ميتوني به من محبت كني از نظر من مشكلي نداره!! ;):D
  15. fatam

    تاپیک مهربونی،بدو که جا نمونی....

    مرسي مهرشاد.:gol::smile: صاحاب تاپيك: باحال، اهل منطق، با ظرفيت... سارا: مهربون، يه آبجي به معناي واقعي! يوزا: با وجود اينكه عقايدش با من جور در نمياد ولي خوشم مياد ازش! خوب مو از ماست بيرون ميكشه! (اين تعريف بودا!) خيبر: آخر مرام، آخر معرفت و مهربون... ديگه از كي بگم...؟:cool:
  16. fatam

    وااااااي گلابتون عزيزم، امروز چشمم افتاد به امضات... خيلي قشنگ بود... حكايته منه... سالها بعد...

    وااااااي گلابتون عزيزم، امروز چشمم افتاد به امضات... خيلي قشنگ بود... حكايته منه... سالها بعد از اين... خيلي قشنگ بود... ممنون.
  17. fatam

    وقتی که فقر ... .

    اتفاقا منم امروز اين خبر رو تو روزنامه همشهري خوندم... حالم خيلي گرفته شد...:( پاش 50 كيلوئه!:cry: خيلي ناراحت كننده است...:cry::cry:
  18. fatam

    تبریک به spow عزیز

    به به، مباركا باشه! :w23:
  19. fatam

    تاپیک مهربونی،بدو که جا نمونی....

    :w27: تشكر ندارم.... مرسي از اين تاپيكت مهرشاد... تازگيا هرجا و هرتاپيكي سر ميزنم بحثهاي قومي-نژادي توشه و يه گروه مقابل يه گروه ديگه وايسادن... ولي اينجا ميتونه محلي باشه واسه مهربوني! واسه دوستي!:gol: بازم مرسي...
  20. fatam

    درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

    طلوع مي‌کند آن آفتاب پنهاني ز سمت مشرق جغرافياي انساني دوباره پلک دلم مي‌پرد، نشانه چيست؟ شنيده‌ام که مي‌ايد کسي به مهماني كسي كه سبزتر است از هزار بار بهار كسي شگفت كسي آنچنان كه مي داني کسي که نقطه آغاز هر چه پرواز است تويي که در سفر عشقْ خطّ پاياني تويي بهانه آن ابرها که مي‌گريند...
بالا