نتایح جستجو

پس جاتون خالی دیشب دسته جمعی یک گریه ای کردیم. حالشو بردیم... میگم به رضا بگیم اسم تالار رو عوض کنه بذاره مهندسان دپرس مواد و متالورژی.

همون بهتر دیشب نبودی. همه دپرس بودن. شما که دچار نشده ای؟

صبح هاش که خوبه. ملت تا لنگ ظهر می خوابن بعد یه صبحونه می خورن که تا یه هفته تامین میشن. صبح که رد میشه بقیه اش خسته کننده است چون مردم تو طول هفته هی کار کرده اند حالا باید بشینن تو خونه.

می خواستیم گپی زده باشیم. خوبید؟:cowboy: جمعه ی بانشاط تون چطوره؟

قربونت دیگه ظهر شد.

من هم دارم میرم. امیدوارم همه حالشون چه از نظر جسمی و چه از لحاظ روحی بهتر بشه. یکی اش خودم آخر هفته خوبی داشته باشید. شب خوش...

به شدت...

تو مظلومی؟ رضابی رو صندلی اش زنده زنده کباب شد. ولی خودمونیم، خوب شروع کرد ولی بعدش پیچوندا!

رضا آمار بدم، شماره میدی؟:redface:

راست میگی! بچه ها خیلی پست گذاشتن. دارم می خونم میام جلو. نرینا!

من هم اومدم فکر کنم به موقع. سلام

آخه ما تو غیر همایش ها هم راحت میریم داخل. استاد رضوی، قاسم زاده و صداقتی مجوز ورود ما به علم و صنعت.

بچه ها من میرم. شب منتظرم باشید. البته یه کم دیر...

سلام. از این طرفا! ببخشید تشکرهام تموم شده. از صبح این توییم. چشممون به پیچ جاده که کی فرهنگ خانوم می پیچه!

دایی رو که بی خیال شو ولی عمه میشی. (کلا حال نمی کنی عمه باشی!! نه؟) خاله شو. میتونی؟ خاله بهتره

حالا یه چیزی من تعریف کنم دلتون بسوزه. چند وقت پیش ها یه روز رفته بودیم خونه خواهرم. پسرش دو سال و هشت ماه اشه. یه دفعه ناغافل بهش گفتم: دایی؛ جیگرت رو کی بخوره؟ دیدم اصلا تعجب نکرد. برگشت گفت: خودت بخور.:w25:

شوخی کردم بابا! چه جدی گرفتی!

بیشتر، نتیجه هم دارم.:D

البته تمام این زیبایی ها شاید واسه 10 درصد زندگی با بچه است بقیه اش شکلک نداره. نه که من خودم 20 تا نوه نتیجه دارم! قشنگ بودن. مرسی

این برنج مال کجاست؟