نتایح جستجو

من بچه تهرونم، شما چی؟ رفتی داداشی؟ شب خوبی داشته باشی شب خوش:gol:

بخدا سرعتم خیلی پایینه ، اعصابمو خورد کرده :w06: ببخشید تا میام جواب بدم طول میکشه البته الانم اونور کارم داشتن ، بالاخره خدمت به پدر و مادر از هر کاری واجبتره دیگه ! ;):D من 6 تیر بدنیا اومدم مگه نمیبینی 6 تیر اسمونم میخنده ؟! (اووووووه چقدر شیشه نوشابه اینجاست!!!) :D بله کرمش واس پسرا هم خوبه...

وای داداشی بزرگه خدا مرگم بده من کی باشم که واس شما کلاس بذارم داداشی جونم فقط این سرعتش خیلی پایینه تا بیاد ه صفحه کامل باز بشه کلی طول میکشه یه قرن میگذره !!! همین که پستای منو میخونی کافیه داداشی جونم نیازی به تشکر نیست راستی تولد خیلی خیلی مبارک باشه ایشالا 120 سال صحیح و سالم در کنار...

چه مشکلی پیش اومده داداشی؟

ما بیشتر :gol: راستی منم همون سوالی که داداش مرتضی پرسید!

راستی این عکسی که از برادرتون گذاشتی منو برد به حال و هوای مکه چقدر یهویی دلم خواست اونجا میبودم فکر کنم اگه اشتباه نکنم اونجایی که ایشون ایستادن سمت صفا و مروه باشه یا شایدم دقیقا درب مقابل اونجا باشه ایشالا قسمت شه همه باهم بریم

سلام آقا سید:gol: همونجور که توی تاپیکای خاطراتتون گفتم من دیشب تازه متوجه شدم که شما چه شخصیت والایی دارید و از عزیزان رزمنده بودین امیدوارم خاطرات عزیزانی مثل شما باعث بشه ماها هدایت بشیم و ذره ای از شجاعت و دلیری شما و دوستانتون یاد بگیریم:gol:

نه نمیشناسم ، کی منظورته؟ راستش من هر چی فرمانده میشناسم خوش اخلاقه :smile:، حالا تو کدومو میگی بداخلاقه؟:confused:

:D جالب بود مرسی آقا سید

ببخشید اقا سید من متوجه نشدم ، ینی شما رفته بودی بین عراقیا؟ یا اون عراقیه اومده بوده بین شماها؟ میشه یه اطلاعاتی درباره موقعیت سنگرا هم بدین؟ منظورم اینه که شما گفتی دنبال یه سنگر میگشتین ، خب مگه خودتون سنگر نداشتین؟ و اینکه چجوری سر از سنگر عراقیا دراوردین؟فاصله ها چجوری بوده؟ ممنون:gol...

مرسی عزیز دلم دارم میخونمشون میتونی پستتو پاک کنی:gol:

آقا سید من راستش از دیشب متوجه شدم که شما از رزمنده های عزیز بودین خیلی خوشحالم که یه چنین گوهری در بین ما هست:smile: اینم اولین مطلبی بود ابجی فاطمه عزیز زحمتشو کشید موفق و پیروز باشید:gol:

من که خیلی وقته آمادگیه خودمو اعلام کردم:neutral: گفت بار ببریم ینی اسلحه و مهمات نه اینکه مثل این خاله خام باجیا بقچه مقچه جمع کنیم !!! :biggrin: حالا ننه تو اون بساط مساطتت پسته نداری؟ فکر کنم از بین همه اینا فقط بتونیم پسته هارو ببریم همونجور که داش آرش گفت;)

ولی در مورد مسائلی که این دوره مطرح شده باید رو خودم کار کنم:redface: البته وضیعتم زیاد حاد نیستا اما خب زیاد تعریفی هم نیست! حالا روز چندمه دوره هستیم؟

چه جالب آقا اسم منو تو دوره قبلی جزو اولیا بنویسید ، چون اگه خدا قبول کنه سعی میکنم همیشه نمازمو اول وقت بخونم که تا حالا موفق هم شدم حتی یه ماه پیش سر نماز اول وقتم ، سر یه کلاسی (البته خارج از دانشگاه و اینا )، استادش دعوام کرد :( با اینکه من اصلا کاری بهش نکرده بودم ولی از رو اون بغضی که...

موردی نداره ... حیدریم;) وای دختر خدا نکشتت مردم از خنده ،اینو از کجا اوردی؟:biggrin: مگه داری میری پیک نیک؟:biggrin:

خب شاید همون diable رو که زدی باعث این مشکل شده راستش من که تا حالا به چنین مشکلی برنخوردم میگی جاهای دیگه بالا میاد فقط رو کامیه خودت مشکل داره ، پس نسوخته اما اینکه چرا اینجوریه نمیدونم والا شاید داره باهات لجبازی میکنه:D:D یا شایدم ویروسی داره که ویروس یاب کامیت نمیذاره باز بشه

سلام داداش مهندس چرا چند وقته نیستی؟ یا من سعادت ندارم ببینمت؟ هروقت اومدی یه خبری از خودت بده داداشی

سلام عزیزم سروری شما بله حتما اگه در حد توانم باشه خوشحال میشم کمکتون کنم

ای بابا برادر ، شما که یکمیشو گفتی خب بقیشم بگو دیگه !:D من نمیدونستم که ایشون کی هستن چون راستش تازه تازه هست که توی قسمت دفاع مقدس فعالیت میکنم و خیلی چیزارو نمیدونم.. ممنون میشم آدرس خاطراتشونو بدی بهم:gol: