خانه ای میسازیم در بلندای بهار
بر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید
از احساس گل سرخ مدد می گیریم.
و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد.
آهای تو که عشق منی به فکر من باش یه کمی
به فکر من که عاشقم ولی تو بی خیالمی
به فکر من که بعد تو خسته و بی طاقت شدم
آهای به فکرتم هنوز به فکر من باش یه کمی
آهای تموم زندگیم بی تو تموم زندگیم
آهای تموم دلخوشیم داری تو غصه می کشیم...
[IMG]
یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه
یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه...
گاه گاهي دل من مي گيرد...بيشتر وقت غروب... آن زماني که خدا نيز پر از تنهايي ست...و اذان در پيش است...من وضو خواهم ساخت...
از خدا خواهم خواست که تو تنهانشوي ودلت پر ز خوشي هاي دمادم باشد