نتایح جستجو

اَی وه دِرست حرف یزوئنه یاد هاکرده....:razz:زمه تِره هااااا.... اصن دوس دارمه چراغ خاموش بیم؟؟؟تره چیه؟؟؟خخخخخ دارم برای رفتن آمادگی ایجاد میکنم... ته مگه اختیار داره مه لینکی؟؟؟؟؟؟؟خخخ دوس دارمه هَتی بلم آدرسه:D

جن کجااا بووود..!!باید ازین جا رفعِ زحمت کنم تا مدتی....تو امضام واسه همین التماس زدم..خخخخ پررووییی از خودتونه برار...خجالت نمیکشی؟؟با بزرگت درست بحرف...دههه...:razz: :biggrin:

نه بابا قهر کودومه کچیک برار...;) ربطشو دیگه خودت متوجه شووو.... سلامم کردی که وظیفه ت بووود..کوچیکی گفتن بزرگی گفتن..خخخخخ

تازیدنشو یادمه..دندون جادوگررر!!؟؟نهههه:surprised: احتمالا همون موقعی بود که برادرزادم داش خرابکاری میکرد من حواسم نبود...:razz:خخخخ دوس دارم دوباره ببینم... دیالوگای بابا مامانش خیلی باحال بووود..مخصوصا اولش که برای دخترش تیروکمان میگیره...خخخخ

کوچیک تر باس اول سلام کنه..ولی من بزرگواری میکنم میگم سلااام:cool: دوماا تو که ادعای استاد بودنت میشدو ما مرید بودیم..یهو چرا کرکو نمیدونستی...خخخخخخخ

چه جالببببب....اتفاقا عاشق موهاشم شدم شدم.یه دوست رشتی دارم موهاش یه کم فرش ریزتره ، رنگ موهاشم یه مدت همین بود ..پوستشم دقیقاا مث این سفیدو لپ قرمزی بود!با دیدنش یاد اون افتادم جالبه معمولا آواتارارو یه کم شبیه به خودشون یا شخصیتشون انتخاب میکنن..منم احساسم به آواتارم همینه!!

آرهههه..بیسواااد...خخخخخخخخ

سلاام... چطور میشه دیگه ایمیلی از تاپیک های مشترک شده دریافت نکنم؟؟؟کلِ ایمیلم شده تاپیکای باشگاه..:| یه قسمتی تو تنظیماتو درست کردم ولی بازم ایمیل میاد...!!!

سلاااام...:gol::gol: یه چیز جالب..امروز تازه با شخصیت مریدا آشنا شدم:)برای اولین بار امروز اتفاقی فیلمشو وقتی واسه برادرزادم زدم شبکه پرشین توون دیدم!!واسه بچه زدم برنامه کودک نیگاه کنه حالا هیشکی نمیتونست منو از جام بلند کنه:biggrin: یهو تا دیدم قیافه دختره رو یاد آواتار تو افتادم برام جالب بود...

tnx....:gol:

دِشت باختِنه...:cool: کرکِ جور زودی شوننه کِلی...خخخخ

وای وای دقیقاااااااا....:biggrin: این وسط سر راهم یه چیزی هم باشه که رسما سکته ناقصه رو زدم:w15:

به افتخارش که 10 روز دیگه تمومه...:cry:;)

اتفاقا باس اینو نشون بدی...لاااایک;) واسه اینکه خودشونم میدونن خوبش پیدا نمشه چیزی که زیاده مذکر!!شوهر خوب کووو.؟؟؟:D

نداری...خبر ز حالِ من نداری...

سلام...:gol: کسی محیط زیستی هست؟؟؟:)

صددرصد نگران بودن که تو متن اومده و به خاطر دوس داشتنه با مواظبتای بیش از حد و چک کردنای ساعت به ساعت فرق داره!!! نگران بودن از رو دوس داشتنه اینکه طرف الان حالش خوبه، غذاشو خورده،ناراحت نباشه،مشکلی تو درسو کارش یا زندگیش نباشه،سلامت رسیده به مقصد،چرا خونه نیس نکنه اتفاقی افتاده براش و...این...

اسم مستعاارو خیلی خووب بووود..دقیقا همینطوره...:gol:

مطمئن باشید کسی که میخاد از کنترل در بره مشکلی داره!! و اگر هم کسی کلافه میشه از کنترل زیاد خیلی واضح حرفشو میگه و اصلا ربطی به قصه ها نداره.. در ضمن کنترل داریم تا کنترل!! نگران بودن با اینکه یکی هی چکتون کنه فرق داره

نباید این کارو میکرد رضا.. هیچ وقت نباید کنار میکشید و دختره هم نباید برمیگشت به نفر قبلیش چون هر اتفاقی که برای پسره افتاده بود هم نباید بیخبر میرفت و اون دخترو ترک کنه..لااقل یه توضیح میداد و بعد میرفت!!پس دختره براش مهم نبوده که یهو بیخبر حالا به هر علتی رفته!!دوسال رفته حالا یادش اومده یکی...