نتایح جستجو

  1. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    دست طمع که پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
  2. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    فضای خانه که از خنده‌های ما گرم است چه عاشقانه نفس می‌کشم!، هوا گرم است دوباره «دیده‌امت»، زُل بزن به چشمانی که از حرارتِ «من دیده‌ام ترا» گرم است بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم» دلم هنوز به این جمله‌ی شما گرم است بیا گناه کنیم عشق را... نترس خدا هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است من و تو اهل...
  3. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    من بی تو مگر خدا مرا جان بخشد بی تو مگرم به زور ایمان بخشد خشکیده زمین های بی روح دلم ابر نگهت کجاست باران بخشد؟
  4. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    :cry: تو نیستی و این در و دیوار هیچ‌وقت... غیر از تو من به هیچ‌کس انگار هیچ‌وقت... این‌جا دلم برای تو هِی شور می‌زند از خود مواظبت کن و نگذار هیچ‌وقت... اخبار گفت شهر شما امن و راحت است من باورم نمی‌شود، اخبار هیچ‌وقت...
  5. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    می آیی و دوباره دلم زنده می شود لبریز از امید به آینده می شود دوباره باز عطر غزل از صدای تو در کوچه های شهر پراکنده می شود
  6. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    همیشه در دل همدیگریم و دور از هم چقدر خاطره داریم با مرور از هم دو ریل در دو مسیر مخالفیم و بهم نمی رسیم بجز لحظه ی عبور از هم تو من ، تو من ، تو منی ، من تو ، من تو ، من تو شدم اگر چه مرگ جدامان کند به زور از هم نه ، تن نده پری من ! تو ورد ها بلدی بخوان که پاره شود بند های تور از هم نه ، مثل...
  7. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    یک سر دارم هزار سودا دارد یک دل دارم یکی در آن جا دارد گفتم که بیا بگیر این سر این دل اما او ازین بیش تمنا دارد
  8. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    ای کاش ای عشق ای عشق، ما را زما می رهاندی وز خاک ما زآتش و خون، فواره ای می جهاندی
  9. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    این دل اگر کم است بگو سر بیاورم یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم خیلی خلاصه عرض کنم: دوست دارمت... (دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم)
  10. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تشکر های منم ته کشید... عمری مرا به حسرت دیدن گذاشتی بین رسیدن و نرسیدن گذاشتی یک آسمان پرندگی ام دادی و مرا در تنگنای از تو پریدن گذاشتی
  11. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    ای پادشه ی خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد و قتست که با آیی
  12. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌ ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟
  13. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    روی دلم که پا بِگُذاری شکسته ام این شد جواب عشق من آیا ؟ چه فایده!
  14. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نا بستن از آن به که ببندی و نپایی
  15. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    یک منظره کشیده ام - امّا چه فایده؟ وقتی که نیستی تو در اینجا چه فایده؟ دریا به رنگ آبیِ روشن ، پر از سکوت وقتی که نیست ماهیِ دریا ، چه فایده ؟
  16. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به دنبال تو ام منزل به منزل پریشان می روم ساحل به ساحل به خوابت دیده ام رویا به رویا به یادت بوده ام فردا به فردا ترا تنهای تنها می شناسم ترا هر جای دنیا می شناسم :smile::smile:
  17. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    وقتی که آب و دانه برایم نریختی وقتی کلید در قفس من گذاشتی
  18. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    من آمدم کبوتر شهر شما شوم ماهی کپور کوچک نهر شما شوم من آمدم که شعر ببافم به زلفتان منت کش محله ی قهر شما شوم
  19. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    وای باران باران شیشه ی پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟
  20. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    یک عمر فقط کهنه و نو شد دل من در بین زباله ها ولو شد دل من له گشت به زیر پایتان رهگذران! در شهر شما پیاده رو شد دل من
بالا