نتایح جستجو

  1. meddler

    u too

    u too
  2. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    ولی صدای تو انگار جور خاصی بود شبیه هق هق من بود در میان گلو شبیه گم شدن خواب های کودکیم میان عطر پر از شرم شاخه شب بو
  3. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم گرفته از این روزهای تنهایی دلم گرفته از این خانه مقوایی
  4. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    یادش بخیر " مرگ شاه و گدا نداشت " خورشید و ماهمان قصد ریا نداشت
  5. meddler

    راهنمایی و مطالعه گروهی کارشناسی ناپیوسته معماری

    این آقای طایفه کییه ؟ راستی سلام
  6. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    یک جفت بال سوخته در حال پر زدن یک مشت حرف فلسفی بی اثر زدن
  7. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    شور شد آش رفتنت مادر بی خدا بیهواس میخوابم بین دستی که میرسد جمعه و هزاران مراد میخواهد
  8. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    مست کردی سیاه رقصیدی تیره کردی شب خدایان را ای پری جای بوسه دیو است روی پاهات بین ابروها !
  9. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    دل من می رود به سربازی دل من تیر میکشد پشتش اسلحه میکشد به روی خودش میچکد ماشه زیر انگشتش
  10. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    شاعر تمام قافیه ها را ورق بزن چشمان سرخ لبانش و قعر زن !
  11. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    که هی به تو بنویسم که "دوستت دارم" که پستچی عزیز عاشقت شود آخر !!!
  12. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    سلام دستم به دور گردن این واژه های مست فردا شبی تولد ودکا مبارک است
  13. meddler

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    مهتاب شب که جامش از اختر لبالب است با آن همه ستاره و مه باز شب شب است
  14. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی دو تا پک و بعد هم برو توجات بتمرگ زنت تو من منه حرفاش " آخه جدا " بتمرگ تو که دوسش نداری عاشقش شدی نشدی دوباره پا شده عقلم تو رو خدا بتمرگ عامیانه بخوانید
  15. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    و ارتباط قطع شده بین مرد و زن دنیای بی نهایت بی اتفاق من
  16. meddler

    شما بیشتر ولی اکثر اینا مال من نیست

    شما بیشتر ولی اکثر اینا مال من نیست
  17. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    تو نور و آب خوردی و من غصه تو را در تو شکوفه ها فراوان شروع شد
  18. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    من : سر و ته درون یک توالت بچه : مشغول شیطنت کردن زن : دچار عوارض یک قرص مرد : مشغول پوست اندازی من : شبیه توالت بچه بچه : مشغول شیطتنت خوردن زن : به فکر عوارض مشغول مرد : مشغول پوست اندازی
  19. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    دو شاخه گل که بجا ماندست از شب قبلی دو شاخه گل که لمیدست توی این سلفون " ببین عزیز من و تو به هم نمی آییم برو و از همه زندگیت من و پاک کن "
  20. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    در تنم ایسگاه متروکیست که نگشته کسی به دنبالش سمت مقصد به راه می افتی سوی آغوش این تن تب دار
بالا