نتایح جستجو

  1. meddler

    جمع صمیمی از کارشناسی تا ارشد

    ممنونتم بچه ها رو من حساب کنین ! خیلی خیلی زیاد هی حساب کنین !
  2. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    از این که با تمام پسانداز عمر خود حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت
  3. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    دنبال کودکی که در آنسوی برف بود رفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت نقاشی ام تمام شد..... زنگ خانه خورد من هیچ خانه ای نکشیدم دلم گرفت
  4. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    از باغ میبرند چراغانی ات کنند تا کاج جشن های زمستانی ات کنند پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
  5. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    دستی بر آور از دل دریایی ات چو موج مگذار تا که غرق شوم در سراب ها
  6. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    در خانه فقر آمده... ایمان برای بعد ما خسته ایم...... دیدن مهمان برای بعد
  7. meddler

    ممنون خودتون گلین چرا زحمت کشیدین ؟

    ممنون خودتون گلین چرا زحمت کشیدین ؟
  8. meddler

    جمع صمیمی از کارشناسی تا ارشد

    سلا م دوستان امیدوارم همه جدا بخان که ادامه بدن برای بازی اینجا نیومده باشا اقا ساکت دارم درس میخونم !
  9. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    تو کمان گرفته و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه ی غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی یک روز دوست پشت در خانه اش نوشت : ما خسته ایم دیدن مهمان برای بعد !
  10. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    یک آینه به گردن من هست دست توست یک جفت شمعدان......نه عزیزم دو چشم توست
  11. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    خدا تو را از خاک آفرید تا بعد از باران تَنَ‌ت، مُهری باشد برای سجده لب‌هایم …
  12. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    تنهایی و قرابت ما حکم میکند تنها تو را -حضور تو را- آرزو کنم
  13. meddler

    بابت اینکه تند شدم بهتون عذر میخوام ان شاء ا.. به دل نگرفتید

    بابت اینکه تند شدم بهتون عذر میخوام ان شاء ا.. به دل نگرفتید
  14. meddler

    کاریکلمـــــاتور...

    اقا هی آقا.... آورده ام شناسنامه ام را به صفحه آخرش یکی دو برگ اضافه کنید در این روز هایی که این همه میمیریم احتیاط شرط واجب عقل است
  15. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    تو سوالی شگفتی که دنیا روبرویت جوابی ندارد محو سر سختی تو علائم ... غرق دشواری ات راه حل ها
  16. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    دقیقه آمد و رد شد و قاصدک را برد درست ساعت دنجی حوالی دیروز
  17. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه می خواهی چه کار ؟
  18. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    تویی که میرسی از جاده ها شراب به دوش قیامت است من و عالمی حساب به دوش
  19. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم وای از تو چه سخت است همین قدر جدایی
  20. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    در زمین ریشه گرفتم که سر افراز شوم با تو خشکیدم و لطف تبری میخواهم
بالا