نصفه شبی بابا بهت گفته بری از تو ماشین یه چی بیاری، هواتاریکه و تو توی عالم خودت داری میری سمت ماشین همینجور که نزدیک ماشین شدی یه هو یه چیزی از زیر ماشین میپره بیرون سمت تو... جیییییغ میزنی و از ترس میپری عقب:w47:.... گربه ی چندش زهر ترک شدم...:w43: