نتایح جستجو

دوست خوب یعنی این

رسيدن فصل مهر و مهرباني مبارك پاييز بهار من است، نه بهاري سبز که بهاري رنگارنگ. پاييز فصل من است، فصل رويش، فصل شکفتن. خزان، بهار احساس است، بهار تنهايي. موسم رويش جوانه‌هاي احساس... و چه زيباست موسم برگ‌ريزان... آنگاه که خش خش برگ‌هاي زرين به زير پاي عابران، نغمه...

الهی ...در جلال رحمانی ،درکمال سبحانی ، نه محتاج زمانی ،نه آرزومند مکانی،نه کس به تو ماند نه نه تو به کسی مانی ،پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی . سلام دوستان صبح آخرين روز تابستاني شما به خير و شادي انشاالله شش ماه اول سال را به خوشي و نيكي سپري كرده باشيد و شش...

جعبه کفش زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند.آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم...

در آخرين لحظات سوار اتوبوس شد. روي اولين صندلي نشست. از كلاس هاي ظهر متنفر بود اما حداقل اين حسن را داشت كه مسير خلوت بود. اتوبوس كه راه افتاد نفسي تازه كرد و به دور و برش نگاه كرد. روي صندلي جلويي نشسته بود كه فقط مي توانست نيمرخش را ببيند كه داشت از پنجره بيرون را نگاه مي كرد. به پس كله...

کشتن مادر شوهر دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادر شوهرش کنار بیاید و هر روز باهم جرّ و بحث می کردند. عاقبت روزی دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! داروساز گفت که اگر سم خطرناکی به او...

دوستان ببینید یکم خنده بیاد رو لباتون تماشای دعوا دعوا یک طرف، هیجان تماشای دعوا یک طرف

پژوهشگران آمریکایی در بررسیهای خود نشان دادند زمانی که دو نفر با یکدیگر صحبت می کنند ذهن آنها آینه همدیگر می شوند. دانشمندان دانشگاه پرینستون دریافتند وقتی که دو نفر با هم صحبت می کنند مغزهای آنها تقریبا یکی می شود و همانند آینه یک فعالیت نورونی یکسان را بروز می دهند. توانایی درک مفاهیم و...

= = = = = = = = = =

صبح روزی ، پشت در می آید و من نیستم قصه دنیا به سر می آید من نیستم یک نفر دلواپسم این پا و آن پا می کند کاری از من بلکه بر می آید ومن نیستم خواب و بیداری خدایا بازهم سر می رسد نامه هایم از سفر می آید و من نیستم هرچه می رفتم به نبش کوچه او دیگر نبود روزی آخر یک نفر می آید و من نیستم در...

شمام که اینجایی

چطوری مریم خانوم

انشششششششششششششششششششششششششششششششششااله البته اگه خود اون کور دلان پدرسوخته داروی نظافت نخوردن

خیلی ممنون

اخه ما چه احتیاجی به دکتر و متخصص داریم باید همشون رو کشت ما ادم بی سواد و امی میخواهیم که هرچی اغایون گفتن بدون چون وچرا قبول کنن

من یکی از عزیزترین کسام رو با پراید از دست دادم

خیلی ممنون از لطفت

اتفاقی که برای من افتاده اینقد سخت بود که دلم نمی خواد براتون تعریف کنم و ناراحتتون کنم فقط میگم یکی از عزیزتزین نزدیکام رو به بدترین وجه جلوی چشمم از دست دادم دقیقا"28/7/1382 ولی حالا میبینم که از اون خیلی درس گرفتم و یکی از مهمترین درسهاش هم این بوده که زندگی چه بهترین لحظاتش و چه بدترین اونها...