نتایح جستجو

… زن نمی دانست که چه بکند؛ خلق و خوی شوهرش از این رو به آن رو شده بود قبل از این می گفت و می خندید، داخل خانه با بچه ها خوش و بش می کرد اما چه اتفاقی افتاده بود که چند ماهی با کوچکترین مسئله عصبانی می شود و سر دیگران داد و فریاد می کند؟ آن مرد مهربان و بذله گو الآن به آدمی ترسناک و عصبی مزاج...

اینم قصه:w06::w06: خوب كه فكر مي كنم به خودم حق ميدهم با اين همه باورم نميشود كه به اين راحتي دستم به خونه بي گناهي آلوده شده باشد اما او هم بي تقصير نبود زندگي را برايم جهنم كرده بود و لحظه به لحظه زندگي را برايم تنگ تر ميكرد گوشش بدهكار فريادهايم نبود دست از سرم بر نميداشت لامصب به هيچ...

استسمار شدم من!

:w06::w06::w06:

قصه! همیشه من می گفتم! ولی امشب منتطریم یکی بگه!

یکی بیااااااد قصه بگه!

:crying2::crying2::crying2::crying2: همیشه من باید بگم!:w00::w06:

اههه این همه جا هیچکی نیامده امشب نخیر من هر شب گفتم! امشب دیگه نمیگم!

قصه بگو پس :دی

اون که مسلم! کی از دوستا بیداره؟

کی بیداره؟

اوهوم کسی از گلکاریه میدون قایم عکس نداره؟من امروز رد می شدم خیلی قشنگ بود

جواب دادم عزیزم ولی فکر نکنم خیلی به دردت بخوره!

روابط طبقات؟ خوب روابط طبقات جاییه که تو بیمارستانت کامل باشه نه برای اورژانس و درمانگاه دقیق تر بگو توضیح در مورد کجا می خوای تا بگم برات راستش من زیاد استاندارد ها یادم نمی مونه یادمه یه سری برگه که انگلیسی هم بود داده بودن خودمون باید از تو اونها در میاوردیم اعدادی که لازم داشتیم اونم با...

خیلی قشنگ بود مرسی منم ندیده بودم اینو

مرسیییییی سال نو توام مبارک سکرتی منم دلم تنگ شده کجایییی؟

فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومتهای سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مامور به دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات...

میشه بیشتر توضیح بدین؟

داستان زن و چراغ جادو زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد. وقتی که دقیق نگاه کرد چراغ روغنی قدیمی ای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود. زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد طبیعتا یک غول بزرگ پدیدار شد….!!! زن پرسید...

نامه يك دختر به همسر آيندش عزیزم! می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست...