نتایح جستجو
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
یک دختر مراکشی همراه پدرش که شغل او نخ ریسی بود زندگی می کرد. از بخت خوب پیرمرد پولدار می شه و تصمیم می گیره دخترش رو یک سفر با کشتی به دریای مدیترانه ببره. اما کشتی با طوفان مواجه می شن و کشتی غرق می شه. پدر می میره و دختر به ساحل مصر می رسه. یک خانواده مصری که کارشون نساجی بوده میان و اون... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
خب اگه کسی قصه نمی گه خودم بگم !!!! -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
سلام بر همگی ! منم اومدم ! قصه می خوام ! -
فال رنگ... شخصيت دوست شما چيه؟
سوگل عزیزم تنکسم غیر فعاله ! تو واسم سفید و سبزی ! یه دوست خوب دیگمم قرمزه ! مرسی گلم !- monmoni
- ارسال #4
- تالار: آزمون های روانشناسی
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
داســــــتان زیبـــــا My mom only had one eye. I hated her... she was such an embarrassment. مادر من فقط یك چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود She cooked for students & teachers to support the family. اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
بچه ها امشب از ارورا خسته شدم ... من میرم ... شب بخیر همگی دوستان ! -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
بچه ها تنکسم غیر فعال شده ! از همتون ممنونم ! امشب 1000 نفر بیشتر بهم تبریک گفتن ! چه تولد خوبی بود ! -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
سلام ! چرا امشب باشگاه اینطوریه؟ -
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
مرسی گلم ! آره امشب خبری نیست ! خلوته باشگاه ! فدات ! شب خوش عزیزم ! -
خاتمی: با جدیت نامزدی خود را در عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام می‌کنم
الله و اکبر الله و اکبر بگو مرگ بر شاه- monmoni
- ارسال #6
- تالار: گفتگوی آزاد
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
یاین آواز بخونیم... :w32::w32::w32::w32::w32: و حرکات موزون انجام بدیم.... :w33::w33::w33::w33: دست دست ، شله شله .... :w17::w17::w17::w17: تولده ، هرکی دوس داره بیاد ... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
سلام به همگی ! کرسی چه داغه !!!! کجایین پس شما ها؟؟؟؟ -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
شب بخیر دوستان ! -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
همچو پروانه ، پیله را بشکاف پیله‌ای از درخت بر زمین افتاد. روزنه‌ای در این پیله پیدا بود؛ روزنه‌ای كه به پنجره‌ای می‌مانست. موجودی به نام «كرم كوچك ابریشم»، كه تمام عمر، قفس بافته بود، اینك به فكر پریدن بود. كرم كوچك ابریشم، كه اینك با اعتماد به بال‌های خویش، بی‌ترس و تردید، پیله را می‌كاوید،... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
کوهنورد داستان درمورد یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود او پس از سالهاآماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد شب بلندی های کوه را تماما در بر گرفت و مردهیچ چیز را نمی دید همه چیز سیاه بود همان طور که از کوه بالا میرفت چند قدم مانده به قله کوه پایش لیز خورد ودر حالی که به سرعت... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
مرسی گلم :w40::w40::w40::w40: -
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
20 بهمن! تولدی دیگر...! نمی دانم چرا زندگی این گونه است، مرا به ژرفای بودن می برد! می ایستم، همین جا ، در همین لحظه، همین ساعت... 21 سالگی من ! مي ايستم و نظاره مي کنم و گوش فرا مي دهم. خفته ام دراين درياي متلاطم! ای ماندنی ترینم... مرا به ساحل آرامشت ببر... و تا ابد بر من بتاب، چون... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
:w10: چه قصه ایه