نتایح جستجو

  1. م

    میگن وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ! تو برنده ای آخه خدا همیشه دو تا دستش برای تو...

    میگن وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ! تو برنده ای آخه خدا همیشه دو تا دستش برای تو پُره ...
  2. م

    در زندگی ثروت حقیقی مهربانی است وبینوایی حقیقی خودخواهی {{وینه}}

    در زندگی ثروت حقیقی مهربانی است وبینوایی حقیقی خودخواهی {{وینه}}
  3. م

    بدون شرح

  4. م

    گذار كردم ز قبرستان زماني/رسيدم بر سر قبر جواني/ به زير خاك ميناليد و ميگفت/ رفیقان قدر یکدیگر...

    گذار كردم ز قبرستان زماني/رسيدم بر سر قبر جواني/ به زير خاك ميناليد و ميگفت/ رفیقان قدر یکدیگر بدانید/
  5. م

    گاهی بی رنگی از هر رنگی زیباترومفیدتر است {{شاتو بریان}}

    گاهی بی رنگی از هر رنگی زیباترومفیدتر است {{شاتو بریان}}
  6. م

    عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم {{لئوبوسکالیا}}

    عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم {{لئوبوسکالیا}}
  7. م

    دختر کوچکی در حال یادگیری نواختن هارمونیکا بود. او هر روز یک درس خاص را تکرار می کرد،به طوری که...

    دختر کوچکی در حال یادگیری نواختن هارمونیکا بود. او هر روز یک درس خاص را تکرار می کرد،به طوری که خسته شده بود و انگشتانش درد می کرد.به همین دلیل به استاد شکایت کرد. استاد گفت:((می دانم که این تمرین ها انگشتان تو را به درد می آورد،اما آنها را هم تقویت هم می کند)) دختر در پاسخ،حکمتی عمیق را بر زبان...
  8. م

    دختر کوچکی در حال یادگیری نواختن هارمونیکا بود. او هر روز یک درس خاص را تکرار می کرد،به طوری که...

    دختر کوچکی در حال یادگیری نواختن هارمونیکا بود. او هر روز یک درس خاص را تکرار می کرد،به طوری که خسته شده بود و انگشتانش درد می کرد.به همین دلیل به استاد شکایت کرد. استاد گفت:((می دانم که این تمرین ها انگشتان تو را به درد می آورد،اما آنها را هم تقویت هم می کند)) دختر در پاسخ،حکمتی عمیق را بر زبان...
  9. م

    آشنایی با شیرهای صنعتی

    مقدمه شير ها ابزاری هستنئد که در صنعت با توجه به مو قعيت و نحوه عمل آنها مورد استفاده قرار می گيرند. مهمترين استفاده آنها قطع يا ايجاد جريان سيال در درون لوله می باشد . يک شير ايده ال آن است که سيال را با کمترين مقاومت و ايجاد کمترين افت فشار از خود عبور دهد و به بيان ديگر در وقت لازم از عبور...
  10. م

    مبانی کمپرسورها

    مبانی کمپرسورها پيش گفتار: كمپرسور به ماشيني اطلاق مي شود كه از آن براي افزايش فشار سيالات تراكم پذير (گازها وبخارات) استفاده مي شود. كمپرسور در رفاه زندگي بشري و گسترش صنايع از آنچنان اهميتي برخوردار بوده بنحوي...
  11. م

    همیشه قیمتی ترین چیزها آنهایی نیستند که در دوردست ها دنبالشان میگردیم . گاهی همه هستی در کنار...

    همیشه قیمتی ترین چیزها آنهایی نیستند که در دوردست ها دنبالشان میگردیم . گاهی همه هستی در کنار ماست ، کم سویی چشمهاست که ما را به بیراهه می اندازد . . .
  12. م

    نه سلامم نه علیکم نه سپیدم نه سیاهم نه چنانم که تو گویی نه چنینم که تو خوانی و نه آنگونه که...

    نه سلامم نه علیکم نه سپیدم نه سیاهم نه چنانم که تو گویی نه چنینم که تو خوانی و نه آنگونه که گفتند و شنیدی نه سمائم نه زمینم نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جام شرابم نه گرفتار و اسیرم نه حقیرم نه فرستادۀ پیرم
  13. م

    [IMG][IMG]

    [IMG][IMG]
  14. م

    عيد سعيد فطر و پايان ماه صيام بخواهيم از خداي ذو الجلال و الکرام که تا سال آينده، صفا و پاکي...

    عيد سعيد فطر و پايان ماه صيام بخواهيم از خداي ذو الجلال و الکرام که تا سال آينده، صفا و پاکي دل حفظ بشه و نباشيم از انسانهاي غافل
  15. م

    خداحافظ اي ماه غفران و رحمت خداحافظ اي ماه عشق و عبادت خداحافظ اي ماه نزديکي بر آرزوها...

    خداحافظ اي ماه غفران و رحمت خداحافظ اي ماه عشق و عبادت خداحافظ اي ماه نزديکي بر آرزوها خداحافظ اي ماه مهماني حق تعالي خداحافظ اي دوريت سخت و جانکاه خداحافظ اي بهترين ماه الله
  16. م

    کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود صد حيف ازين بساط که برچيده مي شود در اين بهار رحمت و غفران و...

    کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود صد حيف ازين بساط که برچيده مي شود در اين بهار رحمت و غفران و مغفرت خوشبخت آن کسي ست که بخشيده مي شود عيد شما مبارک
  17. م

    مهندس امیدوارم از من ناراحت نباشی.

    مهندس امیدوارم از من ناراحت نباشی.
  18. م

    یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه‌ای پیدا کن تا...

    یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه‌ای پیدا کن تا همون‌جا منزلگاه تو باشه گل از اون بالا منطقه‌ای رو دید زرد رنگ، سرزمین وسیع و پهناوری بود پیش خودش گفت من همین‌جا می‌مونم رو به خدا کرد و گفت: خدایا منو همین‌جا قرار بده خدا گفت گل من اینجا مناسب تو...
  19. م

    یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه‌ای پیدا کن تا...

    یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه‌ای پیدا کن تا همون‌جا منزلگاه تو باشه گل از اون بالا منطقه‌ای رو دید زرد رنگ، سرزمین وسیع و پهناوری بود پیش خودش گفت من همین‌جا می‌مونم رو به خدا کرد و گفت: خدایا منو همین‌جا قرار بده خدا گفت گل من اینجا مناسب تو...
  20. م

    یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه‌ای پیدا کن تا...

    یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه‌ای پیدا کن تا همون‌جا منزلگاه تو باشه گل از اون بالا منطقه‌ای رو دید زرد رنگ، سرزمین وسیع و پهناوری بود پیش خودش گفت من همین‌جا می‌مونم رو به خدا کرد و گفت: خدایا منو همین‌جا قرار بده خدا گفت گل من اینجا مناسب تو...
بالا