نتایح جستجو

فکرکن باباش بیسواد نفهم خمار.....:w19:

واقعا...دخترا چکار کنن که پسرامون دارن آب میرن.....روز به روز ریزه میزه تر از دیروز:biggrin:

[/URL][/IMG] دقت کنید

[/URL][/IMG]

آره دیگه...مثل همین گربه آوارتات یکی میاد مینگرد....وااااای:biggrin:

تازشم...پیپ نداره...:biggrin:

:eek:

ای واااااای...بدتر شد که....:crying:

عاشق لپی...هر بچه ای رو میبینی دوست داری لپشو بکشی:cry:

[/URL][/IMG]

[/URL][/IMG]

http://www.unp.ir/jobs.php

:gol:اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم:gol:

دوست یا دشمن دوست یا دشمن منوچهر احترامي داستان نويس كودكان و نوجوانان بود كه در اسفند 87 ديده از جهان فروبست متن زير داستان كوتاهي از اوست مارها قورباغه ها را مي خوردند و قورباغه ها غمگين بودند قورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند لك لك ها...

ساندویچ و هندوونش حرف نداشت....:biggrin:

کلی خندیدم....مرسی....صندلی و مریض و برنزه شدن خیلی جالب بودن:w17:

کدوم میکروب.....با آتیش دودی شده...در ضمن قبل خورد باید مجددا با حرارت آماده شه.....روششو فقط شمالیها بلدن...:biggrin:

چکار دارید...درختش پیوندی بوده....:D

هورا....دقیقا همینه:biggrin:

الانم تو شمال هست....البته کنار غذاهای خاص محلی خورده میشه.....وای دلم میخواد...((((به زبان محلی بهش میگن: ماهی دست بیج)))):razz: