نتایح جستجو

آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت عاشق آن نیست که هر دم طلب یار کند عاشق آن است که دل را حرم یار کند

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود رین هار از این بیابان وین راه بی نهایت

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

میان دو کس اتش افروختن نه عقل است و خود در میان سوختن

دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن که باد صبح نسیم گره گشا آورد

دستی با این بیرحمی دیگر بریده بهتر بر من فرود آر اینك بغضی كه خنجر كردی

تو را به خاک میسپارم همچو باغبانی که درختی میکارد گلش بوی تو تنه اش قامت تو و ریشه اش عشق تو در دلم

دیشب غزل میگفتم شب یک شب رویایی دیشب غزل میگفتم من بودم و تنهایی

ما و ما و نصف ما و نصفه ایی از نصف ما گر تو هم با ما شوی جملگی صد میشویم(مهندسی بود)

آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ‌ پی کجاست خون چکید از شاخ گل حاج اقا پیاران را چه شد:D

مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی در افتی به پایش چو مور

:D...

جدی میکی همون می هو هاست گفتم تا گفتم سلام شروع کرد دعوا کنه نگو پس:D

نازی مو رو جا انداختی یادش گرامی:D

روزگار غریبی ست نازنین آن که بر در می کوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد آنک قصابان اند بر گذرگاه ها مستقر با کنده وساتوری خون آلود روزگار غریبی ست، نازنین

مد شده طلاق میگیرن بعد یه کیکم روش میخورن و سلفی میگیرن اسمشم شده جشن طلاق خدا عقل بده بهشون:razz:

رحمتی تو از برای دوستان زحمتی تو از برای میهو هااااااهاهاهاها(بنا به ضرورت فیزیولوژی تنفسی)

دیر یست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

سلام سلام عمو

نولدت مبارک ایشالا 100 ساله بشی