نتایح جستجو

آدم گاهی می­رود توی نقش­هایی که نقش واقعی­ خودش نیستند و از من واقعی­ اش خیلی فاصله گرفته­ اند. بهتر است دیگران شما را نپسندند تا اینکه هر روز به جای خود در آینه چهره­ ی کسی را ببینید که از شما سوال می­کند: راستی تو کی هستی؟

به سلامتی همه پدرا یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با خواهرم یواشکی بابام رو نگاه می کردیم... ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود... من و خواهرم حسابی به این کارش می خندیدیم ! چون می گفتیم چه کاریه ؟! ما که هم جارو داریم هم جارو برقی !!! چند روز پیش که...

به سلامتی همه پدرا یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با خواهرم یواشکی بابام رو نگاه می کردیم... ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود... من و خواهرم حسابی به این کارش می خندیدیم ! چون می گفتیم چه کاریه ؟! ما که هم جارو داریم هم جارو برقی !!! چند روز پیش که...

سلام وقت خوش خوب هستین مهندس؟

یک پژوهشگرانسان شناس، در آفریقا، به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود هنگامی که فرمان دویدن داده شد ، آن بچه ها دستان هم را گرفتند و بایکدیگر دویده و در کنار درخت، خوشحال به...

چجوری باید رای بدیم؟

ممنون از پیامهای زیباتون:-)

سلام خوب هستین ؟ مرسی عزیزم

سلام منم میخوام از این جلسات بهره ببرم,منم هستم;-)

سلام ممنون خوبم خدارو شکر, خوب هرشخصی باتوجه به موقعیتهاش باید تصمیم بگیره و راه زندگیشو پیش بگیره امیدوارم در این مسیری که انتخاب کردید موفق باشین :-D برای ما هم دعا کنین زودتر کارمون اوکی بشه

سلام مهندس قرار بود قاصدک خوش خبر باشین چه خبرها؟ سمت ما گفتن خبرهای خوب همراه سال جدید میادB-) و ما باید هنوز انتظار بکشیم, شاید این جمعه بیاید شاید...

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

سلام خوش اومدی امیدوارم لحظات خوبی رو در باشگاه داشته باشید

[IMG]

«آدم‌های سیاره شما، پنج‌هزار گل را در باغچه‌ای می‌کارند اما گلی را که می‌خواهند، آن میان پیدا نمی‌کنند...»

«روباه گفت: تو هنوز برای من پسربچه‌ای بیش نیستی مثل صدهاهزار پسربچه دیگر و من نیازی به تو ندارم. تو هم نیازی به من نداری. من برای تو روباهی هستم شبیه به صدهاهزار روباه دیگر. ولی تو اگر مرا اهلی کنی هردو به هم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه...

«روباه گفت: باید خیلی خیلی حوصله کنی. اولش کمی دورتر از من به این شکل لای علف‌ها می‌نشینی، من زیرچشمی نگاهت می‌کنم و تو لام تا کام هیچی نمی‌گوئی- چون کلمات سرچشمهٔ سوءتفاهم‌ها هستند- عوضش می‌توانی هرروز یک‌خرده نزدیک‌تر بشینی.»