اعتراف میکنم من شیشه حیاط خونمون رو با توپ شکستم بعد با کلی شرلوک هلمز بازی طوری صحنه سازی کردم که انگار یه لنگه کفش که ماله بچه های تو کوچه که فوتبال بازی می کردن اومده و خورده به شیشه اوخ اوخ بابام چه دعوایی با بچه ها کرد
اعتراف میکنم من بودم زنگ خونه همسایه هارو میزدمو فرار
اعتراف میکنم من...