آخه داستان من مثل همه نیست... من فقط عشقمو یبار دیدم... اونم منو یبار دید... اما اون یبار خیلی حس عمیقی توی هردومون بوجود اورد... اون رفت و من موندم... نتونستیم دیگه همدیگرو پیدا کنیم...
تا این که داداشش بر حسب اتفاق اومد خواستگاری من... خیلی واسه همه چیز دیر بود ... خیلی... من هر شب با یادش...