هر گاه که فکر ميکنم برخاسته ام پايم به جايي ميخورد و ميافتم
هر گاه که فکر ميکنم که برخاستن کاري است بس دشوار
بر ميخيزم وبه راهم ادامه ميدهم
حالا بعد از يک بار ديگر به زمين خوردن برخاسته ام
گرد و خاک را از لباسم پاک ميکنم
ساکم را بر ميدارم و به راه مي افتم
اين بار راهي را برميگزينم که...