آورده خبر راوی کو ساقر و کو ساقی
دوری به سر اومد از او خبر اومد
چشم و دل من روشن شد کلبه دل گلشن
وا کن در ایوون کو گل واسه گلدون
دیدی سر ذوق اومد با شادی و شوق اومد
زاری نکن ای دل شیون نکن ای دل
این لحظه دیداره پایان شب تاره
غوغا نکن ای دل بلوا نکن ای دل
خسته تر از خسته ام شیشه...