نتایح جستجو

هیچ تنها و غریبی طاقت غربت چشمات و نداره هرچی دریا رو زمینه قد چشماش نمیتونه ابر بارونی بیاره وقتی دلگیری و تنها غربت تمام دنیا از دریچه ی قشنگ چشم روشنت میباره... نمیتونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات تو بذار تا من بسوزم مثل شمعی توی شبهات... توی این غروب دلگیر جدایی توی غربتی که همرنگه چشاته...

سادگی مرا ببخش که خویش را تو خوانده ام برای برگشتن تو به انتظار مانده ام سادگی مرا ببخش که دلخوش از تو بوده ام تو را به انگشتر شعر مثل نگین نشانده ام به من نخند و گریه کن چرا که جز نیاز تو هر چه نیاز بود و هست از در خانه رانده ام اگر به کوتاهی خواب ، خواب مرا سایه شدی به جرم آن داغ عطش بر لب...

من از اون آسمون ِ آبی می خوام من از اون شب های ِ مهتابی می خوام دلم از خاطره های ِ بد جدا من از اون وقتای ِ بی تابی می خوام من می خوام یه دسته گل به آب بدم آرزوهامو به یک حباب بدم سیبی از شاخه ی ِ حسرت بچینم بندازم رو آسمون و تاب بدم گل ِ ایوون ِ بهاره دل ِ من یه بیابون لاله زاره دل ِ من من از...

:cry::heart: اشک شوقم سرریز شد :gol::redface:

خانومش الان خوش تیپه؟!

با عکس موافقم شدید

واییییییی دلم واست تنگ شده بود بوس بوس :redface::heart:

سایر زمان ها دلیلی وجود داره بیام پروفایل شما؟

دلم برات خیلی ریز شده سایه جونی:redface:

این که خیلی قدیمیه! تازه بریم فکر کنیم که چه چیزی باعث شد گلشیفته و میترا حجار از ایران برن.حالا آفرین میگیم یا صد آفرین مطمئنا یه مسلمان ایرانی باعث نشده این مانکن مسلمان بشه!

:smile:

:gol:تسلیت میگم غم آخرت باشه:gol:

دلم تنگه [IMG] [IMG]

[IMG]

تو نمی دونی چقدر دلم واسه تو تنگه من نمی دونم چرا دلت یه تیکه سنگه تو تو رفتی با کسی به من نمیرسیو من بگو چیکار کنم این همه بیکسیمو منو ببخش که بهونه گیرم اگه هنوز واست می میرم منو ببخش اگه هنوز می خوام بت برسم اگه هنوز واست دلواپسم اگه می گم به فکرم باش یکم من تنهام تا می گم...

وااای خیلی خوشحالم کردی و شگفت زده مرسی :heart::redface::gol::heart::redface:

سایه جان کلمه ای روی زبانم نمی چرخه تا بخوام حرفمو بزنم واقعا نمی دونم چی بگم فقط می دونم از ته دل دوستت دارم و نمی خوام حتی لایه ای نازک از غم رو روی دلت ببینم . بعضی دلا حیفه روشون غم بشینه دل تو از اون جنسه . شب و روز دعا می کنم هرگز در زندگیت غمی نبینی و بتونی داغ این غم رو با صبوری تمام...

ای کاش که بودی و ای کاش که آدمای مهربون عین تو هیچوقت غمی نمی دیدن دلم برات اندازه تمام لحظه هایی که نمیشناختمت تنگ شده.احساس ضعف و کمبود می کنم!

هیچ حرفی برای گفتن ندارم مهربونم سنگینی غم از دست دادن سایه سر به هیچ عنوان کم نمیشه فقط امیدوارم که صبرت زیاد و زیادتر بشه تا این غم رو طاقت کنی

:crying2::cry: هیچی ندارم که بگم تو این مدت کمی که با سایه جون آشنا هستم احساس نزدیکی باهاش برقرار کردم و واقعا دلم از ته تهش شکست نمی دونم دیگه :cry::gol: