در شهر بودم
دیدم
هر کس به دنبال چیزی می دود
یکی به دنبال پول
یکی به دنبال چهره دلکش
یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد
یکی به دنبال نان
یکی هم به دنبال اتوبوس !
اما دریغ هیچکس به دنبال خدا نبود ...!
[IMG]
کدامین چشمه آب سمی شده است
که آب از آب می ترسد
و حتی ذهن ماهیگیر از قلاب می...
در شهر بودم
دیدم
هر کس به دنبال چیزی می دود
یکی به دنبال پول
یکی به دنبال چهره دلکش
یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد
یکی به دنبال نان
یکی هم به دنبال اتوبوس !
اما دریغ هیچکس به دنبال خدا نبود ...!
[IMG]
کدامین چشمه آب سمی شده است
که آب از آب می ترسد
و حتی ذهن ماهیگیر از قلاب می...
در عمقِ شبِ ساکتِ سرد ..
زیرِ بارشِ ممتدِ درد ..
می چسبم با دو دستِ خیالِ خویش ..
به چَنگِ حزینِ دلم ..
می بندم .. دو چشمِ خسته را ..
و .. می نوازم تار به تارِ دلم .. را ..
آرام .. آراااام ..
و .. نرم نرم .. زمزمه می کنم ..
نامِ تو را .. به زیرِ لب ..
و با احساسِ دستِ گرمِ تو .. بر روی...
قاف» حرف آخر عشق است
آنجا که نام «تو» آغاز میشود
و قاف حرف اول قلب است
آنجا که نبض واژههای تو دلتنگ میشود
و قاف حرف اول قله است
آنجا که بادبان غزلهات باز میشود
و قاف حرف اول قاصدک است
آنجا که شعر برای تو پرواز میشود
و قاف حرف اول قبله است
آنجا که شعر تو آواز میشود
و قاف قاب...
تمام ِ حوصلهام را سؤال پیچیده
پر از تو ام و پر از ابرهای بارانی
نشسته در اتوبوسی که ایستگاهاش را
به هر کجای جهان میشود بچسبانی
در انتخاب ِ خودم یا تو یا خدایی که ...
که بگذریم، از این فکرهای شیطانی
ببین مرا وسط ِ جادههای بی عابر
بدون قلب ِ تو، با عشقهای جبرانی
تو را قدم زدم...
روزهای اشناییمان را بخوبی به یاد دارم .....
گذر زمان را نیز همین طور....... میدیدم که چطور زمان با گذرش ......تو را نیز با خود میبرد
اری .........تو رفتی .....با زمان رفتی.....دور شدی .........اما ندانستی که قلب من را نیز از من دور کردی ......
ورفتی .........دور شدی از من......خیلی دور...
گویند همه ی آدمها در دنیا گمشده ای دارند
و برای پیدا کردن گم شده هاشان باید هجرت کنند .
ای گمشده ی آسمانی من ،
برای پیدا کردنت بار سفر را بسته ام .
می دانم راهم بسی طولانی و پر فراز و نشیب است
اما من آماده ام !
چرا که بی تو محو شدن ذره دره ی خود را می بینم .
آری من آماده ام !
آماده ی...
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تاریک و تنهای خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن ای روشن تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها
دلم تنگ است
بیا بنگر؛ چه غمگین و غریبانه در این ایوان سر پوشیده؛
وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده ام
با این پرستوها و ماهی ها و این نیلوفر آبی و این...
از جاده خاطره ها
به سوی من برگرد
هنوزهیچ کس پا بر جای
قدم های تو نگذاشته است
و من گم شده ام
در راهی متروک بی تو
میان این همه مه،
که بازگشت تو را ناممکن کرده است.
فرشته فراموشی شمشیر یخینش را برافراشت
بر فرازخاطراتم
من در سایه ها طلوع کردم، اشفته
و دیدم که زمین گذشته ام را می مکد...
ماندن همیشه خوب نیست،
رفتن هم همیشه بد نیست،
گاهی رفتن بهتر است.گاهی باید رفت.
باید رفت تا بعضی چیز ها بماند.
اگر نروی هر انچه ماندنیست خواهد رفت.
اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند.
گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی ست با خود برد،
مثل یاد،مثل خاطره ،مثل...