نتایح جستجو

  1. دختر شرقی

    کی زشته ؟! :دی خنگولی

    کی زشته ؟! :دی خنگولی
  2. دختر شرقی

    سیلام عطار جونی موخامت تر باوشه آمدی یم

    سیلام عطار جونی موخامت تر باوشه آمدی یم
  3. دختر شرقی

    ببشخید رفیخ ، نت قاt زده بود و باس مودمو ریست می کردم ، مودم تو اتاخ داداشی بود و نصف شب بود و...

    ببشخید رفیخ ، نت قاt زده بود و باس مودمو ریست می کردم ، مودم تو اتاخ داداشی بود و نصف شب بود و خواب بود و در اتاخش بسته بود و ....... [IMG]
  4. دختر شرقی

    مشاعرۀ سنّتی

    صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می​آورد دل شوریده ما را به بو در کار می​آورد حافظ ! پَ اونا چین ؟!
  5. دختر شرقی

    این نیز بگذرد ...

    این نیز بگذرد ...
  6. دختر شرقی

    [IMG] [IMG][IMG][IMG] چه فیضوله !!

    [IMG] [IMG][IMG][IMG] چه فیضوله !!
  7. دختر شرقی

    راسّی امضات موبارک !!! [IMG][IMG] هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم ...

    راسّی امضات موبارک !!! [IMG][IMG] هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم ...
  8. دختر شرقی

    مشاعرۀ سنّتی

    در اتاقي كه به اندازه ي يك تنهايي است دل من كه به اندازه ي يك عشقست به بهانه هاي ساده ي خوشبختي خود مينگرد فروغ
  9. دختر شرقی

    هر چند بعید می دونم شوما آخایون بتونین عمخ این کتابو درک کنین ! :cool:

    هر چند بعید می دونم شوما آخایون بتونین عمخ این کتابو درک کنین ! :cool:
  10. دختر شرقی

    مشاعرۀ سنّتی

    من پری کوچک غمگینی را می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد و دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد آرام آرام پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه می میرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد فروغ
  11. دختر شرقی

    می بینم که داری می زنی تو خط کتابای به درد بخور ! [IMG]

    می بینم که داری می زنی تو خط کتابای به درد بخور ! [IMG]
  12. دختر شرقی

    مشاعرۀ سنّتی

    آه ای زندگی منم كه هنوز با همه پوچی از تو لبریزم فروغ
  13. دختر شرقی

    مشاعرۀ سنّتی

    روز اول پيش خود گفتم ديگرش هرگز نخواهم ديد روز دوم باز مي گفتم ليك با اندوه و با ترديد روز سوم هم گذشت اما بر سر پيمان خود بودم ظلمت زندان مرا مي كشت باز زندانبان خود بودم آن من ديوانه عاصي در درونم هاي هو مي كرد مشت بر ديوارها مي كوفت روزني را جستجو مي كرد فروغ
  14. دختر شرقی

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم فروغ
  15. دختر شرقی

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    گل همیشه بهار عزیز ، ممنون بسیار شعر زیبایی رو نوشتین .. :gol::gol: اما ما به صورت مشاعره ای اشعار سهراب رو اینجا می نویسیم تیرگی پا می کشد از بام ها صبح می خندد به راه شهرمن دود می خیزد هنوز از خلوتم با درون سوخته دارم سخن
  16. دختر شرقی

    عین جمله های عموم می مونه ... [IMG] رفیخ چطوری ؟ [IMG]

    عین جمله های عموم می مونه ... [IMG] رفیخ چطوری ؟ [IMG]
  17. دختر شرقی

    شعر نو

    عروسک کوکی عروسک کوکی بیش از اینها ، آه ، آری بیش از اینها میتوان خاموش ماند میتوان ساعات طولانی با نگاهی چون نگاه مردگان ، ثابت خیره شد در دود یک سیگار خیره شد در شکل یک فنجان در گلی بیرنگ ، بر قالی در خطی موهوم ، بر دیوار میتوان با پنجه های خشک پرده را یکسو کشید و دید در میان کوچه...
  18. دختر شرقی

    می بینم که این شعر فروخ من خوراکت بود ! [IMG]

    می بینم که این شعر فروخ من خوراکت بود ! [IMG]
  19. دختر شرقی

    جدی باز بیام ؟!! میاما ! [IMG]

    جدی باز بیام ؟!! میاما ! [IMG]
  20. دختر شرقی

    شعر نو

    پرنده گفت : " چه بویی ، چه آفتابی ، آه بهار آمده است و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت . " پرنده از ایوان پرید ، مثل پیامی پرید و رفت پرنده کوچک بود پرنده فکر نمیکرد پرنده روزنامه نمیخواند پرنده قرض نداشت پرنده آدمها را نمیشناخت پرنده روی هوا و بر فراز چراغ های خطر در ارتفاع بی...
بالا