نتایح جستجو

  1. mani24

    رد پای احساس ...

    دل شـکـسـتـه را بـنـد هـم کـه بـزنـی بـی فـايـده اسـت ! هـر کـاری بـکـنـی بـاز هـم غـم و غـصـه از تــرکـــ هـايـش چـکـه مـی کـنـد ...
  2. mani24

    شعر نو

    باد بی قراری این بوی غربت است که می آید بوی برادران غریبم شاید بوی غریب پیرهنی پاره در باد نه ! این بوی زخم گرگ نباید باشد من بوی بی پناهی را از دور می شناسم : بوی پلنگ زخمی را در متن مه گرفته ی جنگل بوی طنین شیهه ی اسبان را در صخره های ساکت کوهستان بوی کتان سوخته را در مشام ماه...
  3. mani24

    ضرب المثل هدیه دهید ...

    شريك اگر خوب بود خدا هم شريك ميگرفت !
  4. mani24

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  5. mani24

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    7مرتبه ((دعای أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))
  6. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    مرد جواني، از دانشکده فارغ التحصيل شد . ماهها بود که ماشين اسپرت زيبايي، پشت شيش ه هاي يک نمايشگاه به سختي توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو مي کرد که روزي صاحب آن ماشين شود . مرد جوان، از پدرش خواسته بود که براي هديه فارغ التحصيلي، آن ماشين را برايش بخرد. او مي دانست که پدر توانايي خريد آن...
  7. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    آفتاب تازه داشت در میومد. هوا کم کم داشت روشن میشد. اولین پرتوهای نور خورشید به اتاق 54 اتاق بلوطی تابید. اتاقی که پذیرای دختر و پسری جوان بود. دختری از یک خانواده ثروتمند و پسری از خانواده ای نسبتا معمولی. جاناتان بیدار شده بود و چشم به سقف دوخته بود. داشت فکر میکرد. به آینده خودش و جسیکا. در...
  8. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    روزی روزگاری زنی در کلبه­ای کوچک زندگی می­کرد. این زن همیشه با خداوند صحبت می­کرد و با او به راز و نیاز می­پرداخت.. روزی خداوند پس از سال­ها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید. زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه­اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست...
  9. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    درسی از اديسون : اديسون در سن ين پيري پس از كشف لامپ، يكي از ثروتمندان آمريكا به شمار ميرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمايشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگي بود هزينه مي كرد... اين آزمايشگاه، بزرگترين عشق پيرمرد بود . هر روز اختراعي جديد در آن شكل مي گرفت تا آماده بهينه سازي و ورود به بازار...
  10. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    مانند مداد باشیم پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : - ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : - درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم...
  11. mani24

    هزاران گل برای گل نرگس(برای تعجیل در ظهور صلوات)

    بسم الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و صل علی الحجة ابن الحسن العسکری و علی آبائه المعصومین و عجل فرجه
  12. mani24

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    7مرتبه ((دعای أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))
  13. mani24

    هزاران گل برای گل نرگس(برای تعجیل در ظهور صلوات)

    بسم الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 50 و صل علی الحجة ابن الحسن العسکری و علی آبائه المعصومین و عجل فرجه 50
  14. mani24

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  15. mani24

    برای نبودن که . . . همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی میتوانی همین جا پشت...

    برای نبودن که . . . همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی میتوانی همین جا پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم قصه می نویسم و گـــــــــــاهی دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود تمام خیابانها را ، با یادتـــــــــــ . . . پیاده...
  16. mani24

    اشک رازي‌ست لب‌خند رازي‌ست عشق رازي ست اشک آن شب لب‌خند عشق‌ام بود. قصه نيستم که بگويی نغمه...

    اشک رازي‌ست لب‌خند رازي‌ست عشق رازي ست اشک آن شب لب‌خند عشق‌ام بود. قصه نيستم که بگويی نغمه نيستم که بخوانی صدا نيستم که بشنوی يا چيزی چنان که ببينی يا چيزی چنان که بدانی... من درد مشترک‌ام مرا فرياد کن. درخت با جنگل سخن‌می‌گويد علف با صحرا ستاره با کهکشان و من با تو سخن‌می‌گويم نام‌ات را...
  17. mani24

    دلتنـــگ کــه شــــــدی، پیـــش ِ مــــن بیـــا، کمـــی غصّــه هســـت بــــــــــــــــا...

    دلتنـــگ کــه شــــــدی، پیـــش ِ مــــن بیـــا، کمـــی غصّــه هســـت بــــــــــــــــا هــــــــــــم مـــــــــی خـــــــــوریـــــــم ساده با تو حرف می زنم این پرنده ای که من کشیده ام چرا نمی پرد؟ این ستاره سرد و کاغذی است این درخت بی بهار مانده است دانه های این انار...
  18. mani24

    میان دیوارهای روشن سکوت خانه ای شیشه ای ساخته ام . خانه ای باتمام زوایای زندگی یک انسان ...

    میان دیوارهای روشن سکوت خانه ای شیشه ای ساخته ام . خانه ای باتمام زوایای زندگی یک انسان . خانه ای به وسعت تمام عشقها ، قلبها ، سکوت ها. خانه ای با شادیهایی از جنس ستاره های طلایی و احساسی به رنگ آسمان . خانه ای که درهایش از جنس نور است و پنجره هایش رو به آفتابگردانهای خندان باز می شوند...
  19. mani24

    ماه من براستی که نفهمیدم این همه ترانه عاشقانه که تو برایم می نویسی مخاطبت منم یا کس...

    ماه من براستی که نفهمیدم این همه ترانه عاشقانه که تو برایم می نویسی مخاطبت منم یا کس دیگریست!!! نفهمیدم این همه ستاره که دور تو حلقه می زنند به خاطر ترانه های عاشقانه توست یا چیز دیگریست!!! نفهمیدم اگر از نظر تو من یه ستاره کم نور و بی اهمیت ام چرا خواستی بهت تکیه کنم و اگر تو عاشق منی...
  20. mani24

    مهتاب قلبم را بر سر راه های سبز بر بال هر پرنده آوازخوان در پیرهن گل ، غرق ماه در گیسوان...

    مهتاب قلبم را بر سر راه های سبز بر بال هر پرنده آوازخوان در پیرهن گل ، غرق ماه در گیسوان باد قلبم را برای تو می نهم با خودت ببر! این آشیان عشق طبیعیم را... ستاره چگینیان [IMG]
بالا