نتایح جستجو

دلت تنگ یک نفر که باشد ....تمام تلاشت را هم بکنی تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموشش کنی فایده ای ندارد تو دلت تنگ است.... دلت برای همان یک نفر تنگ است .... تا نیاید ....تا نباشد .. هیچ چیز درست نمی شود....

وقتی دلت گـرفته ، وقتی غمگینی، وقتی از زندگی سیـری، حـــواستـــو خیلـــی جمـــع کـــن چـــون برای آدما طعمـۀ خــوبــی هستــــی ..

بـودنـت در کـنـارم یـعـنـی اوج دلـتـنـگـی ِ مـ ـن بـرای لـحـظـاتـی بـعـدی کـه قـرار اسـت نـبـاشـی !!

يافته هايت را با باخته هايت مقايسه کن و بدان اگر خدا را يافته باشی... دیگر هرچه باخته ای مهم نيست !

هیــــچ جـــوره نمـــی تــونم فــرامـــوشت کنــم , مگــه اینکــه معجــزه بشـــه ... ... ... ... درست مثـــل داشتنتت کــه نیـــــاز بــه معجـــزه داره........!!! . . . . . . هــزار بـار آمـدم خطــت بزنم از قلبم.... خود خودت را... یــادت را... اسمــت را... امــا... فقط قلبــم پر...

تا وقتـيکه دوستـت دارم ها بـوي هـوس دارد و نگـاه ها رنـگ فـريـب و خـواستـن ها طعـم احتـياج... مـن به تمـام عـاشـقــانه ها مشـکـوکـم.. . . . تســــبــیح میشوم زیر انگشــــتانت دانـــه دانــــه میـــرانـــی ام تا خــــودت را بالا ببـــــری . . .

قطار ميرود تو ميروي تمام ايستگاه ميرود و من چقدر ساده ام كه سال هاي سال در انتظارتو كنار اين قطار رفته ايستاده ام وهمچنان به نرده هاي ايستگاه رفته تكيه داده ام...................

تمام سپاسم از آن کسیست که به من نیازی نداشت اما فراموشم نکرد

آرامــــش يعنـــي ؛ هر وقت قهر کردي ، مطمئن باشي بجز تو ، هيچکس جاتو نميگيره

تنهایی کبوتری*ستْ جَلد هرچه می*پرانمَ*ش دوباره بازمی*گردد به خانه*اَم __________________

برای دیدن چشمانت برای لمس دستانت برای با تو بودن تا قیامت صبر خواهم کرد فرقی نمی کند امروز باشد یا در فرداها یقین در من موج می زند که روزی با تـــــو خواهم بود

ما رفته ايم در دل شبهاي ماهتاب با قايقي به سينه امواج بيكران بشكفته در سكوت پريشان نيمه شب بر بزم ما نگاه سپيد ستارگان بر دامنم غنوده چو طفلي و من ز مهر بوسيده ام دو ديده در خواب رفته را در كام موج دامنم افتاده است و او بيرون كشيده دامن در آب رفته را اكنون منم كه در دل اين خلوت و سكوت...

در آغوشم بگیر بگذار برای آخرین بار گرمی دستت را حس کنم و مرا ببوس تا با هر بوسه ات به آسمان پرواز کنم نگاهم کن و التماسم را در چشمانم بخوان قلبم به پایت افتاده است نرو لرزش دستانم و سستی قدمهایم را نظاره کن تنها تو را می خواهم بگذار دوباره در نگاهت غرق شوم و بگذار دوباره در آغوشت بخواب روم

هنوز میشه تو چشات خیلی چیزارو پیدا کرد میشه با گرگر دستای تو خیلی کارا کرد میشه تو چشمای تو گم شد و مرد میشه دریا رو به بغض تو سپرد میشه با چشم تو رنگارو شناخت میشه بهترین ترانه ها رو ساخت نگو دیره من از این فاصله ها بد جوری گریم می گیره نگو دیره من از این بی خودی ها بد جوری گریم می گیره آره...

*یاد بگیرم:با جبرتولد آغاز شدم و با جبر مردن پایان می گیرم. *یاد بگیرم:با اختیار این فاصله را پر کنم. *یاد بگیرم:که قانون جبر را نشکنم.قانون اختیار را،شجاع و قوی زندگی کنم که چشم را به همه خوبی ها و بدی ها بگشایم که عاشقانه ترین،والاترین،زشت ترین و خشن ترین کلام بشری را بشنوم.که بدانم،بدانم...

به جاي ايرادگيري، چاره انديشي كنيد.((هنري فورد))

کـسـیـ کـه بـتـونـه تـو تـنــهـایـیـ خـوشـحــآلــ بـاشـه خـیـلـیـ وقـتـه آبـــــ از ســَــرِشــ گـذشـتـه . . .

آزادی در پریدن نیست در لحظه ایست که برای اولین بار اعتماد میکنی و بر روی دستانی قرار میگیری که تو را قفس نمیشوند...

پشت سرم حرف بود … حدیث شد … می ترسم آیه شود ! سوره اش کنند به جعل ! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل

بی حس شده ام از درد ! از بغــض ! فقط گاهـی خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را...