یه دفعه رییس اموزش وپرورش شهراومده بود دبیرستانمون از کلاس بیرون نرفته بودم جشن تو حیاط بود...هر چی دوستمو صدا زدم نفهمید..خواستم پاکن پرت کنم تا بهش بخوره..پاکنه بی انصاف خورد به نرده صاف رفت تو سر اقای رییس.چشمتون روز بد نبینه...نزدیک بود از مدرسه اخراجم کنن.....