نامه
از خون دل نوشتم، نزدیکِ دوست نامه
اِنی رایت دَهرا من هِجرکَ القیامه
دارم من از فَراقش، در دیده صد علامت
لَیسَت دُموع عینی هذا لَنا العلامه
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده درس(نقش) مقصود، از کارگاه هستی
هر چند کَزمودم از وی نبود سودم
من جَرب المُجرب حلت به الندامه...