انگار از همون روزاست.. حال و هوام رنگه توئه...
کوچه دلتنگه توئه...
دلم گرفته.....
دوباره هوای تورو دارم......
چشمای خیسم.........
واسه ی دیدنت بی قراره.......
این راهه دورم.. خبر از دل من که نداره....
آروم ندارم...
یه نشونه میخوام واسه قلبم.....
جز این نشونه... واسه چیزی دخیل...
در این تنهایی دلگیر و مبهم من از تو می نویسم عاشقانه
دلم از تو شده لبریز احساس تو این حال و هوای بی ترانه
نمی دونم کدوم حس غریبی منو با دستای تو اشنا کرد
یکی انگار تو این بهت غریبی دل دیوونه من رو صدا کرد
صدام دل مرده ای بود سرد و ساکت نفس های تو شد طنین اواز
تو تنهایی غزل گم کرده بودم...
شبی از پشت یک تنهایی غمناک و بارانی
تو را با لهجه گلهای نبلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت بودن باغ قشنگ ارزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های ابی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ ابی ترین موج تمنای دلم گفتی
دلم سرگردان و...
شبی از پشت یک تنهایی غمناک و بارانی
تو را با لهجه گلهای نبلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت بودن باغ قشنگ ارزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های ابی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ ابی ترین موج تمنای دلم گفتی
دلم سرگردان و...
کوچــــــک ترین ستاره ی آسمون ،
از همه تنها تره ... !
چون همیشه بزرگ ترینا ،
جلب توجه می کنن ...!
کســـی نمــــی دونه کوچک ترین ستاره ،
یه تنهایی داره ،
به وسعت بزرگترین ستاره ...
و الان،
مـــــــن ،
به وسعتِ تنهاییِ کوچـــــک ترین ســـتاره ،
تنهام ...
[IMG]