هر صبح خورشید فریاد میزند
امروز برای خوب بودن فرصتی دوباره است
صبح گاه سبدهایتان پر کنید از لبخند
از شادی
و تا شام گاه ببخشد و ارزانی دارید بر قلبهای غم زده
خب تو این مدت باقی مونده یکم برنامه ریزی شدیدتر و قشرده تر داشته باشید
تا به سفر هم برسید
سفر یه چیز دیگه اس...دی
سفر من نه خانوادگی بود نه کاری
یه جورای خادمی بود
با راهیان نور غرب رفته بودیم کردستان مناطق جنگی
خواهش می کنم
منم خودم برای باشگاه و دوستهای خوبم دلم تنگ شده بود
لحظات خوبی بود خیلی خیلی خوب
عیدی ماه رمضونم بود بهتر از این نمی شد
سخت بود ولی عالی بود عالی
ممنون داداشی
تایپیک مجزا نه اخه عکس ها بیشتر از پادگان و یسریش هم خودم هستم که فک نکنم جالب باشه برا گذاشتن تو سایت
می خوای تو همین تایک که دوستان درست کردن بزارم یکمم خودم پاینش خاطره بنویسم از اون حال و هوا