می دانم لایق تو نیستم
تو به دریا می مانی
ومن قطره ای بی ارزش...
مهربون نازنین
بگذار در کنار تو باشم
تا موجهای خوشبختی مرا هم ببیند و به سر و رویم بریزند:gol:
دوستان خوبم
از این که من را لایق دعا ونیایش خالصانه خود دیدید, بی نهایت سپاسگذارم.....
امیدوارم تک تک شما عزیزان خوشبخت و عاقبت بخیر شویدو حاجت روا...
مهسای نازنین
از شما هم بی نهایت متشکرم
امیدوارم بتوانم یه روزی, یه جایی, یه وقتی, محبت بی ریای شما را جبران کنم:gol:
می دانم لایق تو نیستم
تو به دریا می مانی
ومن قطره ای بی ارزش...
مهربون نازنین
بگذار در کنار تو باشم
تا موجهای خوشبختی مرا هم ببیند و به سر و رویم بریزند:gol:
[IMG]
مجنون نازنین
تو برای غزل نا تمام خوشبختی من
همیشه بیت اخری
مهربونم
مرا در آغوش بکش
تا بتوانم شعر زیبای خوشبختی ام را که با عطر تن تو تلفیق شده به پایان برسانم:gol:
تو برای غزل نا تمام خوشبختی من
همیشه بیت اخری
مهربون نازنین
مرا در آغوش بکش
تا بتوانم شعر زیبای خوشبختی ام را با عطر تن تو تلفیق شده به پایان برسانم:gol:
عاشق بارانم
باران همه غصه هایم را می شوید و مرا پاک می گرداند
ازغمهایی که در نبودن تو پیکره مرا آلوده کرده اند
وبه من اجازه نفس کشیدن نمی دادند
مجنون نازنین
من زیر این باران
روحم را
جسمم را
نفسهایم را
تطهیر می دهم و منتظر بازگشتت می مانم
عاشق بارانم
باران همه غصه هایم را میشوید و مرا پاک می گرداند
ازغمهایی که در نبودن تو پیکره مرا آلوده کرده اند
وبه من اجازه نفس کشیدن نمی دادند
مجنون نازنین
من زیر این باران
روحم را
جسمم را
نفسهایم را
تطهیرمی دهم و منتظر بازگشتت می مانم:gol:
با دلی خسته و رنجور سر راه تو نشستم
به امید یه نگاهت چه بی صدا شکستم
حالا بغضی توی گلومه
نگاهت ارزومه
اگه تو را نبینم
غصه پیش رومه
میدونم مجنون نازنینم
در حد تو نیستم
از تو کمترینم
اما بذار با نگاهت دوباره جون بگیرم
بذار با تو بمونم
نذار بی تو بمیرم:gol:
با دلی خسته و رنجور سر راه تو نشستم
به امید یه نگاهت چه بی صدا شکستم
حالا بغضی توی گلومه
نگاهت ارزومه
اگه تو را نبینم
غصه پیش رومه
میدونم مجنون نازنینم
در حد تو نیستم
از تو کمترینم
اما بذار با نگاهت دوباره جون بگیرم
بذار با تو بمونم
نذار بی تو بمیرم:gol:
یه خونه دارم توی چشم تو
که جای امن بودنه
مهربون نازنین
سهم من از نگاه تو همیشه عاشق شدنه.
نزدیک تر بیا
به چشمان من نگاه کن
بگذار
ازدرخشش چشمان تو روزگار سیاهم طلایی گردد...
چشمان من فرش زیر پات
مهربون نازنین
روی چشم من قدم بگذار
تا برایت بگویم از
قصه عشق
از دلدادگی
از یه مجنون به تمام معنا
که آرام قدم در زندگی ام گذاشت و تکیه گاهی برای من وتنهایی ام شد
حال که به شانه اش تکیه میزنم با خود میگویم که من او ندارم...
وباید برای خوشبخی اش سنگ تمام بگذارم
آه...
چشمان من فرش زیر پات
مهربون نازنین
روی چشم من قدم بگذار
تا برایت بگویم از
قصه عشق
از دلدادگی
از یه مجنون به تمام معنا
که آرام قدم در زندگی ام گذاشت و تکیه گاهی برای من وتنهایی ام شد
حال که به شانه اش تکیه میزنم با خود میگویم که من او ندارم...
وباید برای خوشبخی اش سنگ تمام بگذارم
آه...
چشمان من فرش زیر پات
مهربون نازنین
روی چشم من قدم بگذار
تا برایت بگویم از
قصه عشق
از دلدادگی
از یه مجنون به تمام معنا
که آرام قدم در زندگی ام گذاشت و تکیه گاهی برای من وتنهایی ام شد
حال که به شانه اش تکیه میزنم با خود میگویم که من او ندارم...
وباید برای خوشبخی اش سنگ تمام بگذارم
آه...