وعده ما لب دريا
عصر ما عصر فریبه عصر اسمای غریبه
عصر پژمردن گلدون چترای سیاه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه وعده هاش همه دروغه
آسموناش پر دوده قلب عاشقاش كبوده
كاش تو قحطی شقایق بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا من و تو تنهای تنها
خونه هامون پر نرده پشت هر پنجره پرده
قفسا پر پرنده لبای بدون...