نتایح جستجو

دختر نوجوان افزود: ما ۲ روز در آن جا بودیم و سپس به مشهد آمدیم. اگرچه از کرده خودم خیلی پشیمان شده بودم اما نمی دانستم چه خاکی باید بر سرم بریزم. آخه کدوم دختریه که ندونه عاقبت اینجور دوستیا چیه خودش می خواسته که فرار کرده اگه گیر نمی افتاد بازم به کارش ادامه می داد

:w02::neutral::crying:پسر عمه رو حسابی گوش مالی بدم تا وقتی بزرگ شد اینقدر به ثروت بابابش ننازه

[IMG]

[IMG]

تولدت مبارک بوس

و دیگر هیچ.............

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

بی معرفت

اصلا جواب نده ازت متنفرم هر چی میخوام از دلت در بیارم منو باش پیش خودم فکر میکردم بی خیال چه ارزشی داره

سلام جواب سلام واجبه

دل من می سوزد از باغی که می سوزد ز بی ابی نه دلداری نه دیداری نه دستی بر سر یاری مرا اشفته میسازد چنین اشفته بازاری

انکه هر روز هوس سوختن ما می کرد. کاش امروز بود و تماشا می کرد

گدا شدن به در دوست.قصد دیدن اوست.وگرنه نان گدایی که هر گدایی دارد.

چاکرتیم به مولا

میشم خوبشم میشم اگه ترکی بلدی برام بنویس

شب شکست.پیمان شکست. عهدی شکست.قلبی شکست از شکست هر شکستی بر دلم اهی نشست

سلام خواهر ونوس خوبی شما ممنون حالمو پرسیدی اگر از حال من بپرسی بد نیستم سرباز شدم تو بسیج پزشکی سپاه مشغول به خدمت هستم با درجه افسر وظیفه البته با لباس شخصی ای خدا کی تموم میشه راحت شم:cry::cry::crying2: